کتاب مقدس در مورد بهترین روش اداره کلیسا، به روشنی نظر نمیدهد. اگر نظری روشن و مشخص در کتاب مقدس وجود داشت، این اشکال مختلف پدید نمیآمدند. شاید بتوان گفت که هر چهار که در سطور فوق به آنها اشاره شد، شیوههایی مناسبند و مسیحیان صرفا باید ببینند که با توجه به شرایط خاص ایشان، کدام شیوه برایشان مناسب تر است.
با وجود این، دیدگاه ما در مورد نحوه اداره کلیسا هر چه باشد، نباید خواهر و برادر خود را به خاطر اینکه در این مورد دیدگاهی متفاوت دارد، محکوم کنیم. بگذاریم هر کلیسا به شیوه خاص خودش اداره شود، اما علیرغم این موضوع، مشارکت و همکاری بین ایشان ادامه داشته باشد.
کتاب مقدس به روشنی تعلیم میدهد که در همۀ شیوههای رهبری، وظیفه اعضا این است که به رهبران خود احترام بگذارند (اول تسالونیکیان ۵: ۱۲)، و از ایشان اطاعت کنند (اول پطرس ۵: ۵؛ عبرانیان ۱۳: ۱۷). تعلیم رهبران باید آزموده شده، تحت بررسی قرار گیرد (اعمال ۱۱: ۱۷؛ اول قرنتیان ۱۴: ۲۹؛ اول یوحنا ۴: ۱؛ مکاشفه ۲: ۲). اما هر اتهامی که علیه یک رهبر مطرح شود، تنها هنگامی باید پذیرفته شود که توسط دو یا سه شاهد مطرح گردد (اول تیموتائوس ۵: ۱۹). و بالاخره، وظیفه اعضای کلیسا این است که در صورت امکان، رهبران خود را از نظر مادی نیز حمایت کنند (متی ۱۰: ۹-۱۳؛ اول قرنتیان ۹: ۳-۱۱؛ اول تیموتائوس ۵: ۱۷-۱۸).