نوشته شده توسط : reza ranjbar

 

||||-------- اعتقاد نامه مسیحی که ما بر آن باور داریم :


ما ایمان داریم به یک خدا٬ پدر قادر مطلق٬ خالق آسمان و زمین و همه چیزهای دیدنی و نادیدنی ٬ و نیز ایمان داریم به یک خداوند. عیسی مسیح ٬ پسر یگانه خدا٬ مولود از پدر پیش از خلقت جهان٬ نور از نور٬ خدای حقیقی از خدای حقیقی ٬ مولود و نه خلق شده ٬ هم ذات با پدر. توسط او همه موجودات خلق شده٬ به خاطر ما انسانها و برای نجات ما٬ وی از آسمان نزول کرد و از روح القدس و مریم باکره جسم گردید و انسان شد، در دوران حکمرانی پنطیوس پیلاطوس به خاطر ما مصلوب شد٬ رنج کشید و دفن شد. و در روز سوم٬ بر حسب کتب مقدس‏٬ از مردگان قیام کرد و به آسمانها صعود نمود. وی بر دست راست پدر نشسته است و مجددا با جلال ظهور خواهد کرد تا زندگان و مردگان را داوری کند.

ملکوت او را انتهایی نیست. و ایمان داریم به روح القدس٬ خداوند و حیات بخش صادر شده از پدر‏ و از  پسر. در کنار پدر و پسر٬ او باید پرستیده و تجلیل شود.

او توسط انبیا سخن گفته است؛ و ایمان داریم به یک کلیسای جامع که کلیسای رسولان است. برای آمرزش گناهان به یک تعمید معترفیم. ما منتظر قیام مردگان و حیاتی که در جهان آینده خواهد آمد هستیم.
آمین.

آموختم : که خدا عشق است و عشق تنها خداست.
آموختم :که وقتی نا امید می شوم،خدا با تمام عظمتش عاشقانه انتظارم را می کشد تا دوباره به رحمتش امیدوار شوم.
آموختم: اگر تاکنون به آنچه می خواستم نرسیدم خدا بهترش را برایم دارد.
آموختم: که زندگی سخت است ولی من از او سخت ترم چرا که خداوند با همه لشکرش در کنار من است....



:: بازدید از این مطلب : 382
|
امتیاز مطلب : 39
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : یک شنبه 17 دی 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

عیسی کیست و برای ما چه کرد؟

نگاهی به انجیل مرقس باب 2 آیات 1 تا 11
زیرا من اطمینانی از روی ایمان دارم که اگر عیسای مسیح خدای متجسم بر روی زمین نبود، چیز خاصی در بارۀ مسیح نداشتیم که بگوییم! بله، او معلم اخلاقی توانایی بود، افلاطون و ارسطو نیز بودند، بودا و کنفسیوس هم بودند، عطار و مولانا و سعدی و صمد بهرنگی و نیما و مشیری و محمود دولت آبادی نیز بودند. او معجزات بزرگی انجام داد، بله، جادوگران فرعون نیز معجزه کردند. بلعام بن بعور نیز وحی الهی را دریافت کرد. یحیای تعمید دهنده نیز در زمان تولد از روح القدس پر بود.


شما میتوانید هر نیت خیر و هر مقام مثبت و سازنده ایی را به عیسای مسیح لقب بدهید و دقیقا برازندۀ اوست اما اگر او را خدای متسجم ندانید و نخوانید، تمامی القاب داده شده به او پشیزی نمی ارزد؛ زیرا اگر او خدای متجسم نبود یک شارلاطان مذهبی بود که ادعایی نادرست میکرد. یا یک دیوانۀ بی عقل زیرا چیزی را مدعی بود که نبود. اما حقیقت این است که مسیح مدعی شد که او خدای جسم گرفته بر روی زمین است، آن را به زبان خود اعتراف کرد، آن را در عمل ثابت کرد، به دلیل آن مصلوب شد و شاگردان و پیروان او به دلیل خدایی او و آن کس که گفت او بود و بود، تک تک جانشان را فدای ایمان به او کردند، بدون اینکه سلاحی بردارند، شورشی به پا بیاندازند، ارتشی مهیا ببینند. دو هزار سال پیش چنین بود، امروز نیز چنین است. شهیدان مسیحی سراسر دنیا، از عراق و سوریه گرفته تا آفریقا و پاکستان و افغانستان. از جمله خود ایران، شهید سودمند، هوسپیان مهر، دیباج، توریان و هزاران نفر دیگر که ما حتی نامشان را نمیدانیم و در گمنامی، اما در شجاعت و دلیری برای اعتراف و ایمان خود به خداوندی عیسای مسیح جان و مال و زندگی خود را فدا کرده و میکنند.


زیبایی نوشتجات شرح حال عیسای مسیح در این است که هر چهار راوی( متی، مرقس، لوقا و یوحنا) به گونه ایی مستقیم و بدون هیچ کوتاهی به این حقیقت در بارۀ عیسای مسیح اشاره و تاکید کرده اند. متی همان ابتدا اعلام میکند که مسیح، همان پادشاه جاودانی و ازلی خداست؛ خود مسیح موعود که پادشاهی او پایان و زوالی ندارد. مرقس از همان ابتدا اعلان میکند که این " انجیل عیسی مسیح پسر خدا" ست. لوقا از مسیح تاریخ سخن میگوید، از خدای متجسم، از تولد نجات دهندۀ جهان که مسیح خداوند است( لوقا 2: 11 )، که بر طبق وعدۀ داده شده به قوم اسرائیل از جانب روح القدس جسم انسانی گرفته و به روی زمین میاید. یوحنا از همان ابتدا ماهیت عیسای مسیح را تا زمانی که زمانی بر آن نیست، زمانی قبل از آفرینش، زمانی که آغازی بر آن نیست، قبل از اینکه حتی چیزی توسط خدا خلق شود، رقم میزند.


اما مرقس که گویا اولین کسی است که شرح حال زندگی عیسای مسیح را نوشته است به خوبی از این امر آگاه بود. از همان ابتدا به گونه ایی صریح و واضح و مستقیم چنین مینویسد: " ابتداء انجیل عیسی مسیح پسر خدا."( مرقس 1: 1 ) سپس مرقس از این اعتراف در اولین خط خود استفاده کرده، در اثبات این حقیقت تمامی وقایع و رویدادهای زندگی سه سالۀ عیسای مسیح بر روی زمین را میگستراند. در طول نوشتۀ مرقس هر معجزه ایی که عیسای مسیح نشان میدهد و هر عملی که او انجام میدهد به این مرقس 1: 1 ارتباط دارد و مرقس قصد دارد تا به خوانندۀ خود یادآوری کند که آن کس که این جزامی را شفا داده، مسیح پسر خداست. طوفان را ارام کرده، مسیح پسر خداست. دیوانۀ زنجیری را شفا داده، مسیح پسر خداست. نان را برکت داده، بر روی آب راه رفته، کور و کر و لال مادرزاد را شفا داده، خود خداست، مسیح پسر خداست. تا اینکه در پایان نوشتۀ خود، درست زمانی که عیسای مسیح بر بالای صلیب جان داده است، همین اعتراف را از زبان نه یک یهودی، مادر یا شاگرد مسیح بلکه از زبان یک افسر بیگانۀ رومی میشنویم که " فی الواقع این مرد پسر خدا بود." ( مرقس 15: 39)


اجازه بدهید تا تنها به یک نمونه از این رویداد و چگونگی نشان دادن خداوندی مسیح توسط مرقس اشاره کنم:


مرقس تازه به نوشتن شرح حال عیسای مسیح پس از اعتراف اینکه این انجیل عیسای مسیح پسر خدا  شروع کرده، هنوز چند خط پیش نرفته است که میخوانیم عیسای مسیح در شهر کفرناحوم است. مردم میدانند که او در منزلی که اتراق میکرد هست، پس بیماران و نیازمندان را نزد او میبرند. گروهی مرد مفلوجی را قصد دارند برای شفا نزد او بیاورند، جمعیت زیادی آنجاست، راهی پیدا نمیکنند، سقف حصیری بالای سر جایی که عیسای مسیح نشسته بود را برداشته و مرد مفلوج را با سبدی از سقف نزد او پایین میفرستند! عیسای مسیح چون عمل آنها را میبیند، رو به مرد فلج کرده و میفرماید:" ای فرزند گناهان تو آمرزیده شد.

" ( مرقس 2: 5) رهبران مذهبی یهود که تمام عمر خود را در حفظ کردن و اجرای شریعت دینی صرف کرده بودند و دقیقا مو را از لای ماست بیرون میکشیدند، پس از این سخن عیسای مسیح چنین غرولند کرده و در دل خود چنین شک و تردید به خود راه میدهند " چرا این شخص چنین کفر میگوید غیر از خدای واحد کیست که بتواند گناهان را بیامرزد." ( مرقس 2: 7) مسیح نیت دل آنها و تفکر آنها را درک میکند. رو به آنها چنین میگوید:" از بهر چه این خیالات  را بخاطر خود راه میدهید.

کدام سهل تر است مفلوج را گفتن گناهان تو آمرزیده شد یا گفتن برخیز و بستر خود را برداشته بخرام." سپس عیسای مسیح چنین ادعا میکند: " لیکن تا بدانید که پسر انسان را استطاعت آمرزیدن گناهان بر روی زمین هست مفلوج را گفت، ترا میگویم برخیز و بستر خود را برداشته به خانۀ خود برو." او برخاست و بی تامل بستر خود را برداشته پیش روی همه روانه شد بطوری که همه حیران شده خدا را تمجید نموده گفتند مثل این امر هرگز ندیده بودیم." ( مرقس 2: 8- 12 )
اگر خدا و فقط خدا آمرزندۀ گناهان است. و اگر پسر انسان(یکی از القاب مسیح) بر طبق ادعای عیسای مسیح، استطاعت آمرزیدن گناهان را دارد، استنتاج منطقی این است که: پسر انسان، خداست.



:: بازدید از این مطلب : 511
|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : یک شنبه 17 دی 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

عیسی خدای زنده هست

مرگ و زنده شدن ایلعازر

یوحنا   باب ۱۱

 ۱ و شخصی‌ ایلعازر نام‌، بیمار بود، از اهل‌بیت‌ عنیا که‌ ده مریم‌ و خواهرش‌ مرتا بود.  ۲ و مریم‌ آن‌ است‌ که‌ خداوند را به‌ عطر، تدهین‌ ساخت‌ و پایهای‌ او را به‌ موی‌ خود خشکانید که‌ برادرش‌ ایلعازر بیمار بود.  ۳ پس‌ خواهرانش‌ نزد او فرستاده‌، گفتند: “ای‌ آقا، اینک‌ آن‌ که‌ او را دوست‌ می‌داری‌ مریض‌ است‌.”  ۴ چون‌ عیسی‌ این‌ را شنید گفت‌: “این‌ مرض‌ تا به‌ موت‌ نیست‌ بلکه‌ برای‌ جلال‌ خدا تا پسر خدا از آن‌ جلال‌ یابد.”  ۵ و عیسی‌ مرتا و خواهرش‌ و ایلعازر را محبت‌ می‌نمود.  ۶ پس‌ چون‌ شنید که‌ بیمار است‌، در جایی‌ که‌بود دو روز توقف‌ نمود.  ۷ و بعد از آن‌ به‌ شاگردان‌ خود گفت‌: “باز به‌ یهودیه‌ برویم‌.”  ۸ شاگردان‌ او را گفتند: “ای‌ معلم‌، الان‌ یهودیان‌ می‌خواستند تو را سنگسار کنند؛ و آیا باز می‌خواهی‌ بدانجا بروی‌؟”  ۹ عیسی‌ جواب‌ داد: “آیا ساعتهای‌ روز دوازده‌ نیست‌؟ اگر کسی‌ در روز راه‌ رود لغزش‌ نمی‌خورد زیرا که‌ نور این‌ جهان‌ را می‌بیند.  ۱۰ و لیکن‌ اگر کسی‌ در شب‌ راه‌ رود لغزش‌ خورد زیرا که‌ نور در او نیست‌.”  ۱۱ این‌ را گفت‌ و بعد از آن‌ به‌ ایشان‌ فرمود: “دوست‌ ما ایلعازر در خواب‌ است‌. اما می‌روم‌ تا او را بیدار کنم‌.”  ۱۲ شاگردان‌ او گفتند: “ای‌ آقا اگر خوابیده‌ است‌، شفا خواهد یافت‌.”  ۱۳ اما عیسی‌ درباره‌ موت‌ او سخن‌ گفت‌ و ایشان‌ گمان‌ بردند که‌ از آرامی‌ خواب‌ می‌گوید.  ۱۴ آنگاه‌ عیسی‌ علانیه بدیشان‌ گفت‌: “ایلعازر مرده‌ است‌.  ۱۵ و برای‌ شما خشنود هستم‌ که‌ در آنجا نبودم‌ تا ایمان‌ آرید ولکن‌ نزد او برویم‌.”  ۱۶ پس‌ توما که‌ به‌ معنی‌ توام‌ باشد، به‌ همشاگردان‌ خود گفت‌: “ما نیز برویم‌ تا با او بمیریم‌.”  ۱۷ پس‌ چون‌ عیسی‌ آمد، یافت‌ که‌ چهار روز است‌ در قبر می‌باشد.  ۱۸ و بیت‌ عنیا نزدیک‌ اورشلیم‌ بود، قریب‌ به‌ پانزده‌ تیر پرتاب‌.  ۱۹ و بسیاری‌ از یهود نزد مرتا و مریم‌ آمده‌ بودند تا بجهت‌ برادرشان‌، ایشان‌ را تسلی‌ دهند.  ۲۰ و چون‌ مرتا شنید که‌ عیسی‌ می‌آید، او را استقبال‌ کرد. لیکن‌ مریم‌ در خانه‌ نشسته‌ ماند.  ۲۱ پس‌ مرتا به‌ عیسی‌ گفت‌: “ای‌ آقا اگر در اینجا می‌بودی‌، برادر من‌ نمی‌مرد.  ۲۲ ولیکن‌ الان‌ نیز می‌دانم‌ که‌ هر چه‌ از خدا طلب‌ کنی‌، خدا آن‌ را به‌ تو خواهد داد.”  ۲۳ عیسی‌ بدو گفت‌: “برادر تو خواهد برخاست‌.”  ۲۴ مرتا به‌ وی‌ گفت‌: “می‌دانم‌ که‌ در قیامت‌ روز بازپسین‌ خواهد برخاست‌.”  ۲۵ عیسی‌بدو گفت‌: “من‌ قیامت‌ و حیات‌ هستم‌. هر که‌ به‌ من‌ ایمان‌ آورد، اگر مرده‌ باشد، زنده‌ گردد.  ۲۶ و هر که‌ زنده‌ بود و به‌ من‌ ایمان‌ آورد، تا به‌ ابد نخواهد مرد. آیا این‌ را باور می‌کنی‌؟”  ۲۷ او گفت‌: “بلی‌ ای‌ آقا، من‌ ایمان‌ دارم‌ که‌ تویی‌ مسیح‌ پسر خدا که‌ در جهان‌ آینده‌ است‌.”  ۲۸ و چون‌ این‌ را گفت‌، رفت‌ و خواهر خود مریم‌ را در پنهانی‌ خوانده‌، گفت‌: “استاد آمده‌ است‌ و تو را می‌خواند.”  ۲۹ او چون‌ این‌ را بشنید، بزودی‌ برخاسته‌، نزد او آمد.  ۳۰ و عیسی‌ هنوز وارد ده‌ نشده‌ بود، بلکه‌ در جایی‌ بود که‌ مرتا او را ملاقات‌ کرد.

زنده کردن دخترک

لوقا   باب ۸

 ۴۹ و این‌ سخن‌ هنوز بر زبان‌ او بود که‌ یکی‌ از خانه‌ رئیس‌ کنیسه‌ آمده‌، به‌ وی‌ گفت‌: “دخترت‌ مرد. دیگر استاد را زحمت‌ مده‌.”  ۵۰ چون‌ عیسی‌ این‌ را شنید، توجه‌ نموده‌ به‌ وی‌ گفت‌: “ترسان‌ مباش‌، ایمان‌ آور و بس‌ که‌ شفا خواهد یافت‌.”  ۵۱ و چون‌ داخل‌ خانه‌ شد، جز پطرس‌ و یوحنا و یعقوب‌ و پدر و مادر دختر، هیچ‌کس‌ را نگذاشت‌ که‌ به‌ اندرون‌ آید.  ۵۲ و چون‌ همه‌ برای‌ او گریه‌ و زاری‌ می‌کردند، او گفت‌: “گریان‌ مباشید! نمرده‌ بلکه‌ خفته‌ است‌.”  ۵۳ پس‌ به‌ او استهزا کردند چونکه‌ می‌دانستند که‌ مرده‌ است‌.  ۵۴ پس‌ او همه‌ را بیرون‌ کرد و دست‌ دختر را گرفته‌، صدا زد و گفت‌: “ای‌ دختر برخیز.”  ۵۵ و روح‌ او برگشت‌ و فوراً برخاست‌. پس‌ عیسی‌ فرمود تا به‌ وی‌خوراک‌ دهند.  ۵۶ و پدر و مادر او حیران‌ شدند. پس‌ ایشان‌ را فرمود که‌ هیچ‌کس‌ را از این‌ ماجرا خبر ندهند.

 

  زنده کردن پسر یک بیوه زن

لوقا   باب ۷

 ۱۱ و دو روز بعد به‌ شهری‌ مسمی‌ به‌ نائین‌ می‌رفت‌ و بسیاری‌ از شاگردان‌ او و گروهی‌ عظیم‌، همراهش‌ می‌رفتند.  ۱۲ چون‌ نزدیک‌ به‌ دروازه‌ شهر رسید، ناگاه‌ میتی‌ را که‌ پسر یگانه‌ بیوه‌ زنی‌ بود می‌بردند و انبوهی‌ کثیر از اهل‌ شهر، با وی‌ می‌آمدند.  ۱۳ چون‌ خداوند او را دید، دلش‌ بر او بسوخت‌ و به‌ وی‌ گفت‌: “گریان‌ مباش‌.”  ۱۴ و نزدیک‌ آمده‌، تابوت‌ را لمس‌ نمود و حاملان‌ آن‌ بایستادند. پس‌ گفت‌: “ای‌ جوان‌، تو را می‌گویم‌ برخیز.”  ۱۵ در ساعت‌ آن‌ مرده‌ راست‌ بنشست‌ و سخن‌ گفتن‌ آغاز کرد و او را به‌ مادرش‌ سپرد.  ۱۶ پس‌ خوف‌ همه‌ را فراگرفت‌ و خدا را تمجیدکنان‌ می‌گفتند که‌ “نبی‌ای‌ بزرگ‌ در میان‌ ما مبعوث‌ شده‌ و خدا از قوم‌ خود تفقد نموده‌ است‌.”  ۱۷ پس‌ این‌ خبر درباره‌ او در تمام‌ یهودیه‌ و جمیع‌ آن‌ مرز و بوم‌ منتشر شد.

عیسی مرده را زنده کرد

 

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 289
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : یک شنبه 10 دی 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

  درباره دعا کردن

متی   باب ۶

 ۵ و چون‌ عبادت‌ كنی‌، مانند ریاكاران‌ مباش‌ زیرا خوش‌ دارند كه‌ در كنایس‌ و گوشه‌های‌ كوچه‌ها ایستاده‌، نماز گذارند تا مردم‌ ایشان‌ را ببینند. هرآینه‌ به‌ شما می‌گویم‌ اجر خود را تحصیل‌ نموده‌اند.  ۶ لیكن‌ تو چون‌ عبادت‌ كنی‌، به‌ حجره‌ خود داخل‌ شو و در را بسته‌، پدر خود را كه‌ در نهان‌ است‌ عبادت‌ نما؛ و پدر نهان‌بینِ تو، تورا آشكارا جزا خواهد داد.  ۷ و چون‌ عبادت‌ كنید، مانند امت‌ها تكرار باطل‌ مكنید زیرا ایشان‌ گمان‌ می‌برند كه‌ به‌سبب‌ زیاد گفتن‌ مستجاب‌ می‌شوند.  ۸ پس‌ مثل‌ ایشان‌ مباشید زیرا كه‌ پدر شما حاجات‌ شما را می‌داند پیش‌ از آنكه‌ از او سؤال‌ كنید. «  ۹ پس‌ شما به‌ اینطور دعا كنید: "ای‌ پدر ما كه‌ در آسمانی‌، نام‌ تو مقدّس‌ باد.  ۱۰ ملكوت‌ تو بیایـد. اراده‌ تو چنانكه‌ در آسمان‌ است‌، بر زمین‌ نیز كرده‌ شود.  ۱۱ نان‌ كفاف‌ ما را امروز به‌ ما بده‌.  ۱۲ و قرض‌های‌ ما را ببخش‌ چنانكه‌ ما نیز قرضداران‌ خود را می‌بخشیم‌.  ۱۳ و ما را در آزمایش‌ میاور، بلكه‌ از شریر ما را رهایی‌ ده‌. زیرا ملكوت‌ و قوّت‌ و جلال‌ تا ابدالا´باد از آن‌ تو است‌، آمین‌."  ۱۴ «زیرا هرگاه‌ تقصیرات‌ مردم‌ را بدیشان‌ بیامرزید، پدر آسمانی‌ شما، شما را نیز خواهد آمرزید.

پس اینگونه دعا کنیم>>>

متن دعا در ترجمه فارسی قدیم بر اساس انجیل متی چنین است:

 

 

ای پدر ما که در آسمانی، نام تو مقدس باد.

ملکوت تو بیاید. اراده تو چنان‌که در آسمان است، بر زمین نیز کرده شود.

نان کفاف ما را امروز به ما بده.

و گناهان ما را ببخش چنان‌که ما نیز، آنانکه بر ما گناه کردند را می‌بخشیم.

و ما را در آزمایش میاور، بلکه از شریر رهایی ده.

زیرا ملکوت، قدرت و جلال از آن توست تا ابدالاباد، آمین.

 

هشدار درباره نفرت مردم دنیا

   یوحنا   باب ۱۵

 ۱۷ “به‌ این‌ چیزها شما را حکم‌ می‌کنم‌ تا یکدیگر را محبت‌ نمایید.  ۱۸ اگر جهان‌ شما را دشمن‌ دارد، بدانید که‌ پیشتر از شما مرا دشمن‌ داشته‌ است‌.  ۱۹ اگر از جهان‌ می‌بودید، جهان‌ خاصان‌ خود را دوست‌ می‌داشت‌. لکن‌ چونکه‌ از جهان‌ نیستید بلکه‌ من‌ شما را از جهان‌ برگزیده‌ام‌، از این‌ سبب‌ جهان‌ با شما دشمنی‌ می‌کند.  ۲۰ به‌خاطر آرید کلامی‌ را که‌ به‌ شما گفتم‌: غلام‌ بزرگتر از آقای‌ خود نیست‌. اگر مرا زحمت‌ دادند، شما را نیز زحمت‌ خواهند داد؛ اگر کلام‌ مرا نگاه‌ داشتند، کلام‌ شما را هم‌ نگاه‌ خواهند داشت‌.

متی   باب ۵

  موعظۀ بالای کوه عیسی برای مردم : خوشابحال انان که...

 ۱ و گروهی بسیار دیده‌، بر فراز كوه‌ آمد. و وقتی كه‌ او بنشست‌، شاگردانش‌ نزد او حاضر شدند.  ۲ آنگاه‌ دهان‌ خود را گشوده‌، ایشان‌ را تعلیم‌ داد و گفت‌:  ۳ «خوشابحال‌ مسكینان‌ در روح‌، زیرا ملكوت‌آسمان‌ از آن‌ ایشان‌ است‌.  ۴ خوشابحال‌ ماتمیان‌، زیرا ایشان‌ تسلی خواهند یافت‌.  ۵ خوشابحال‌ حلیمان‌، زیرا ایشان‌ وارث‌ زمین‌ خواهند شد.  ۶ خوشابحال‌ گرسنگان‌ و تشنگان‌ عدالت‌، زیرا ایشان‌ سیر خواهندشد.  ۷ خوشابحال‌ رحم‌كنندگان‌، زیرا بر ایشان‌ رحم‌ كرده‌ خواهد شد.  ۸ خوشابحال‌ پاکدلان‌، زیرا ایشان‌ خدا را خواهند دید.  ۹ خوشابحال‌ صلح‌كنندگان‌، زیرا ایشان‌ پسران‌ خدا خوانده‌ خواهند شد.  ۱۰ خوشابحال‌ زحمت‌كشان‌ برای عدالت‌، زیرا ملكوت‌ آسمان‌ از آن‌ ایشان‌ است‌.  ۱۱ خوشحال‌ باشید چون‌ شما را فحش‌ گویند و جفا رسانند، و بخاطر مـن‌ هـر سخـن‌ بـدی بر شمـا كاذبانه‌ گویند.  ۱۲ خوش‌ باشید و شادی عظیم‌ نمایید، زیرا اجر شما در آسمان‌ عظیم‌ است‌ زیرا كه‌ به‌ همینطور بر انبیای قبل‌ از شمـا جفـا میرسانیدند.

  شما نمک و نور چهان هستید

 ۱۳ «شما نمک جهانید! لیكن‌ اگر نمک فاسد گردد، به‌ كدام‌ چیز باز نمكین‌ شود؟ دیگر مصرفی ندارد جز آنكه‌ بیرون‌ افكنده‌، پایمال‌ مردم‌ شود.  ۱۴ شما نور عالمید. شهری كه‌ بر كوهی بنا شود، نتوان‌ پنهان‌ كرد.  ۱۵ و چراغ‌ را نمیافروزند تا آن‌ را زیر پیمانه‌ نهند، بلكه‌ تا بر چراغدان‌ گذارند؛ آنگاه‌ به‌ همه‌ كسانی كه‌ در خانه‌ باشند، روشنایی میبخشد.  ۱۶ همچنین‌ بگذارید نور شما بر مردم‌ بتابد تا اعمال‌ نیكوی شما را دیده‌، پدر شما را كه‌ در آسمان‌ است‌ تمجید نمایند

 

  امّا اگر خطاهای مردم را نبخشید، پدر شما نیز خطاهای شما را نخواهد بخشید

 ۱۵ اما اگر تقصیرهای‌ مردم‌ را نیامرزید، پدر شما هم‌ تقصیرهای‌ شما را نخواهد آمرزید.



:: بازدید از این مطلب : 261
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : یک شنبه 10 دی 1396 | نظرات ()