نوشته شده توسط : reza ranjbar

کلیسای خانگی

بافت و خصوصیات و اهدافش چیه؟

 

یک رهبر کلیسای خانگی و شبان قلب شبانی و دلسوزی نسبت به تک تک اعضا داشته باشه

مکان مناسبی برای رشد کیفی و کمی هست.محل مناسبی هست برای  شکل گیری شخصیت افراد.محلی برای شناخت و درک متقابل اعضا از یکدیگر و ایجاد دوستی هاست و محلی است برای رسیدگی به احتیاجات مختلف و شکوفایی استعدادها و عطایای روح و محلی برای شبانی موثرتر و تربیت رهبران اینده و یادگیری موثرتر کلام و تبادل افکار بهتر در گروهای خانگی صورت می گیره و ذکر شهادتها و اعمال عظیم خدا بهتر است در این گروها و بهترین مکان برای دعای ازاد متحد.

شبان و ما گله هستیم در کلیسا.bible school نباشد بلکه bible study باشد

اهداف در کلیسای خانگی در کوتاه مدت یا بلند مدت ...در مورد موضوع ایمان یا توکل به خدا و یا در روابط مسیحی یا معاد شناسی و امید اینده در بازگشت ثانویه مسیح و وقایع بعد از اون را دنبال کنیم.هدف اصلی رشد شخصیتی و اخلاقی افراد و شبیه شدن به شخصیت و منش و رفتار مسیح

دانش کلام خدا بسیار است و برای یک نفر نمی تواند تمام کتاب مقدس را تمام و کمال بداند و اشراف بداند

روشهای تعلیم صحیح را باید یک شبان بداند یعنی>

|اصول اساسی مسیحی.شناخت خدا.شناخت عیسی مسیح.شناخت روح القدس.تثلیث مقدس.خداوندی عیسی .الهامی بودن کتاب مقدس.موضوع نجات از طریق کفاره و قیام مسیح.توبه.تولد تازه.زندگی مقدس.بازگشت عیسی.ثمره روح القدس.اعتقادنامه مسیحیت.

جلسات کلیسای خانگی

برنامه ریزی برای زمان برگزاری جلسات،  تعداد جلسات و نحوه برگزاری جلسات با درنظر گرفتن وقت و احتیاجات  اعضا گروه  قابل تغییرند .

کلیساهایی که همزمان با برنامه تلویزیونی جلسه عبادتی خود را آغاز می کنند طبیعتا با زمان پخش برنامه کلیسای خانگی کمی محدود می شوند. بطور کلی می توان جلسات کلیسای خانگی را به صورت زیر تقسیم بندی کرد :

 

1-      جلسه عمومی :

 یکبار یا دوبار در هفته با برنامه تلویزیونی و یا با استفاده از اطلاعاتی که این برنامه و با این سایت در اختیار شما  میگذارد جلسه ای عمومی ترتیب می دهید که نحوه برگزاری آنرا در عنوان بعدی همین راهنما می توانید مطالعه کنید .

 

2-      جلسات مطالعه عمیق کتاب مقدس :

این جلسات مخصوص ایمانداران بوده و نحوه اجرای آن دربرنامه تلویزیونی ویژه ای خدمتتان عرضه خواهد شد .

 

3-      درسهای دوره تعمید :

برای  نوایمانانی  که دروس دوره تعمید را می خوانند و برای این مراسم  با  شکوه آماده می شوند خادمین کلیسای خانگی ( اعضای قدیمی گروه که برای این منظور آماده شده اند ) شاگردان را دراین دوره از کلاسها رهبری می کنند .

 

4-      ( درسهای دوره شاگردی مسیح ) رشد روحانی :

 این دوره از درسهای از طریق برنامه کلیسای خانگی در اختیار ایمانداران قرار می گیرد.

 

 

نحوه برگزاری جلسات در کلیسای خانگی 

 

نه عیسای مسیح نه رسولان در این مورد که چگونه می بایست یک جلسه کلیسایی را اداره کرد چیزی نگفته اند. مسیح خداوند بسادگی فرمود هر جا دو یا سه نفر بنام من جمع شوند من در میان ایشان خواهم بود ( متی 20 : 18 ).  فقط کافیست بنام او جمع شویم و او در میان ما خواهد بود پولس رسول در نامه اول خود به کلیسای قرنتیان توضیح کوتاهی در مورد جلسات کلیسای اولیه داده است: ... هنگامی که گرد هم می آیید، هرکس سرودی،  تعلیمی،  مکاشفه ای، زبانی و یا ترجمه ای دارد اینها همه برای بنای کلیسا بکار رود ( اول قرنتیان 14: 26 ) .

با توجه به آنچه در کتاب مقدس مخصوصا کتاب اعمال رسولان می خوانیم در می یابیم که گرده همایی های کلیسای اولیه  بدور یک شخص؛ کشیش یا معلم و یا .... نمی گشت بلکه همه سهمی به عهده داشتند تا با تشویق و بکار گیری عطاهای  روحانی بدن مسیح ( کلیسا ) تقویت و بنا شود.

 


بنابراین آنچه که دریک گردهمایی خانگی اهمیت می یابد را می توان بصورت زیر خلاصه کرد :

 

1-      دعا و پرستش

 

چقدر زیباست که در ابتدای جلسه فرصتی برای ساکت کردن قلب و فکر خود در حضور پر جلال خدا داشته باشیم و سپس با دعای شکرگزاری عبادت خود را آغاز کنیم .

پس از آن می توانیم با سرود ها به پرستش خود ادامه بدهیم . اگر نوازنده و آلت موسیقی داریم با استفاده از آن به پرستش می پردازیم  و اگر نه  می توانیم با هم آهنگی با یگدیگر با پیروی از رهبر جلسه سرود بخوانیم و بیاد داشته باشیم به هر وسیله ای که می نوازیم و یه هرصورت که می خوانیم اگر از دل می خوانیم بگوش پدر آسمانی ما دلنشین و دلنواز است. در این ارتباط برنامه کلیسای خانگی می تواند نقش رهبری جلسه را برای شما ایفا کند .

 

2-      شهادت ها و جواب دعاها

 

فرصتی بدهیدم تا اعضای کلیسای خانگی ما از تجربیاتی که با عیسای مسیح زنده در هفته ای که گذشت داشته اند صحبت کنند و نام خدا را جلال بدهند و همچنین برای پاسخ دعاها مخصوصا دعاهایی که در جلسات قبل برای مسایل بخصوصی کرده بودیم از خداوند تشکر کنید.  بیاد می آورم که سالها پیش در جلسه ای زوجی جوان برای اولین بار بود که شرکت می کردند و در فرصت شهادتها وجواب دعا یکی از خانمها که ایشان هم به اتفاق همسر خود آمده بودند شهادت دادند که چطور دو سال قبل از آنروز می خواستند که سقط جنین کنند و درست همان زمان به مسیح ایمان آوردند و فهمیدند که این کار در واقع مانند قتل است.  ایشان قبلا هم در این مورد صحبت کرده بودند و خودشان می گفتند که نمی دانم چرا احساس کردم که باید این مطلب را بگویم تا اینکه در همین موقع خانمی که با شوهر خود برای بار اول آمده بودند با اشک و آه اعتراف کرد که آنها می خواستند که فردای آنروز به  بیمارستان رفته و بچه ای را که در رحم داشتند سقط کنند و روح خدا اینطور از دهان این خواهر با ایشان صحبت کرده بود . ومن امروز افتخار می کنم که کودکی 8 ساله در راهروهای کلیسا می دود، فقط بخاطر اینکه 8 سال قبل در یک خانه کوچک روح خدا از دهان یکی از مومنین با  مادر او سخن گفت .

 

 3-      پرستش خداوند و مطالعه کلام خدا

 

دعا کرده از روح خدا بخواهیم که با قلب و روح ما صحبت کند و کلام او چراغی برای راههای ما باشد .  اگر چه خادمین از طریق تلویزیون یا بطور مستقیم کلام خدا را با کمک روح القدس به ما می آموزند ولی  اگر ما متعهد به انجام آنچه می شنویم نباشیم و فقط  شنونده کلام باشیم آنچه خدا برای من و شما می خواهد به حقیقت نخواهد پیوست .

مطلب دیگری که لازم می بینم در این قسمت یاد آوری کنم اینست که هیچیک از این مطالعات کلام خدا از طریق تلویزیون و یا بکمک خادمین نمی توانند جایگزین مطالعه شخصی من و شما بشوند . کلام خدا غذای روح من و شما است و اگر از آن بطور مرتب تغذیه نمی کنیم از سو تغذیه رنج خواهیم برد .

 

4-      دعا

 

در درجه اول دعا برای اینکه آنچه شنیدیم در قلب و زندگی  ما عمل کند و این کلمات در ما جسم بپوشد و بعد برای احتیاجهای یکدیگر دعا کنیم و این دعا را در طول هفته ادامه بدهیم .

 

توجه :

هیج وقت در زمان دعا سعی نکنید که از این فرصت استفاده کرده و به دیگران گزارش بدهید: مثلا بگویم خدایا تو را شکر می کنم که من امروز رفتم و آن شخص را دیدم و با او از تو صحبت کردم و..... می توان این گزارش زیبا را در طی فرصت مشارکت داد و زمان دعا را به خدا اختصاص داد و سخن گفتن با او .

دیگر اینکه فرصت دعا تبدیل به حرف زدن پشت سر دیگران شود : مثلا بگویم خدایا تو را شکر می کنم که این فرد را از گناه .... آزاد کردی و از گناهانی مثل .... و .... هم آزاد خواهی کرد .

 

5-      خدمت

 

به صورتهای مختلف یکدیگر را خدمت کنیم . مهمترین خدمت که برای هم دعا کنیم و به یکدیگر با دقت گوش بدهیم و بدون اینکه نصیحت کنیم و یا با ماتمیان ماتم و با آنانی که شادند شادی کنیم . دیگر اینکه بفکر احتیاجات مالی یکدیگر باشید و هر یک از اعضا گروه با پرداخت قسمتی از آنچه خدا به او داده ( مثلا 10 % دارایی خود را به صورت ماهیانه به کار خدا بدهد ) در برآورده کردن احتیاجات مالی کلیسای خانگی سهیم شوند .

 

 

6-      مشارکت

 

عیسی مسیح فرمود : حکمی تازه به شما می دهم یکدیگر را محبت کنید آنطور که من شما را محبت کردم

( یوحنا 34 : 13 ) . آیا شاگردان نمی دانستند که می بایست یکدیگر را محبت کنند ؟ و دیگر اینکه چرا فرمانی جدید ؟ چه چیز تازه ای در محبت کردن بود ؟

اگر بیاد داشته باشید در پاسخ به فریسیان در مورد بزرگترین فرامین عیسی فرمود : خداوند خدای خود را به تمام دل و ... و همسایه خود را مثل خود دوست بدار ( متی 22 : 36-  40 ) در اینجا عیسی مسیح به شاگردان گفت که آنطور که من شما را محبت کردم یکدیگر را محبت کنید. عیسی مسیح چطور ما را محبت کرد؟

او در راه ما جان داد .

 

دقت بفرماید که مشارکت و برادری و خواهری بطور اتومانیک اتفاق نمی افتند . این فرمان عیسی است. احترام گذاشتن به یکدیگر، گوش خود را نسبت به سخنان منفی نسبت به برادران و خواهران خود بستن و با فروتنی اشتباهات دیگران را نسبت به خود بخشیدن، همه و همه انرژی می خواهند و آمادگی روحانی. برقراری مشارکت واقعی،  و از من و تو و او،  به ما تبدیل  شدن کار ساده ای نیست . اما روح خدا در ما و در میان ما عمل می کند.  مسیح خداوند کلیسای خود را بنا می کند و ما را قوت می بخشد که یکدیگر را با دل و جان محبت کنیم و ما نیز با روح القدس همکاری کرده از پشت سر حرف زدن و عادات دیگر مردم بی ایمان دوری می کنیم و اگر مشکلی بین ما  ایجاد می شود با هم در آن مورد صحبت می کنیم و هرفرصتی

( را برای ایجاد شکاف در میانمان از شیطان می گیریم.) در این مورد در برنامه های تلویزیونی کلیسای خانگی بیشتر صحبت خواهیم کرد .

 

 



:: بازدید از این مطلب : 296
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 22 تير 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

 

موعظۀ بالای کوه عیسی برای مردم : خوشابحال انان که...

 ۱ و گروهی بسیار دیده‌، بر فراز كوه‌ آمد. و وقتی كه‌ او بنشست‌، شاگردانش‌ نزد او حاضر شدند.  ۲ آنگاه‌ دهان‌ خود را گشوده‌، ایشان‌ را تعلیم‌ داد و گفت‌:  ۳ «خوشابحال‌ مسكینان‌ در روح‌، زیرا ملكوت‌آسمان‌ از آن‌ ایشان‌ است‌.  ۴ خوشابحال‌ ماتمیان‌، زیرا ایشان‌ تسلی خواهند یافت‌.  ۵ خوشابحال‌ حلیمان‌، زیرا ایشان‌ وارث‌ زمین‌ خواهند شد.  ۶ خوشابحال‌ گرسنگان‌ و تشنگان‌ عدالت‌، زیرا ایشان‌ سیر خواهندشد.  ۷ خوشابحال‌ رحم‌كنندگان‌، زیرا بر ایشان‌ رحم‌ كرده‌ خواهد شد.  ۸ خوشابحال‌ پاکدلان‌، زیرا ایشان‌ خدا را خواهند دید.  ۹ خوشابحال‌ صلح‌كنندگان‌، زیرا ایشان‌ پسران‌ خدا خوانده‌ خواهند شد.  ۱۰ خوشابحال‌ زحمت‌كشان‌ برای عدالت‌، زیرا ملكوت‌ آسمان‌ از آن‌ ایشان‌ است‌.  ۱۱ خوشحال‌ باشید چون‌ شما را فحش‌ گویند و جفا رسانند، و بخاطر مـن‌ هـر سخـن‌ بـدی بر شمـا كاذبانه‌ گویند.  ۱۲ خوش‌ باشید و شادی عظیم‌ نمایید، زیرا اجر شما در آسمان‌ عظیم‌ است‌ زیرا كه‌ به‌ همینطور بر انبیای قبل‌ از شمـا جفـا میرسانیدند.

  شما نمک و نور چهان هستید

 ۱۳ «شما نمک جهانید! لیكن‌ اگر نمک فاسد گردد، به‌ كدام‌ چیز باز نمكین‌ شود؟ دیگر مصرفی ندارد جز آنكه‌ بیرون‌ افكنده‌، پایمال‌ مردم‌ شود.  ۱۴ شما نور عالمید. شهری كه‌ بر كوهی بنا شود، نتوان‌ پنهان‌ كرد.  ۱۵ و چراغ‌ را نمیافروزند تا آن‌ را زیر پیمانه‌ نهند، بلكه‌ تا بر چراغدان‌ گذارند؛ آنگاه‌ به‌ همه‌ كسانی كه‌ در خانه‌ باشند، روشنایی میبخشد.  ۱۶ همچنین‌ بگذارید نور شما بر مردم‌ بتابد تا اعمال‌ نیكوی شما را دیده‌، پدر شما را كه‌ در آسمان‌ است‌ تمجید نمایند

عیسی مرده را زنده کرد



:: بازدید از این مطلب : 279
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 تير 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

آغاز نهضت پروتستان- مارتين لوتر

 

وضيعت کليساي کاتوليک در اواخر قرون وسطي

 

در اواخر قرون وسطي و پيش از آنکه مارتين لوتر اعتراضات خود را عنوان کند، اين کليسا به شکلي در آمدهبود که به زحمت مي‌شد در آن  اثري از الگوي عهدجديد براي اعتقادات و عبادات يافت. تشکيلات عريض وطويل دربار پاپها، سلطه آنان بر پادشاهان کشورهاي اروپايي  ثروت دربار پاپ که از راه اخذ ماليات‌هاي سنگيناز کشورهاي اروپايي حاصل مي‌شد، فساد اخلاقي اسقفان و کشيشان که علناً معشوقه نگه مي‌داشتند، فساد اداري

نظام کليسايي که باعث مي‌شد مقامات کليسايي علناً خريد و فروش شود، توجه به ظواهر آيينها و خالي کردن   آنها از ايماني قلبي و صادقانه، سلطه و اِعمال قدرت کشيشان بر مسيحيان به‌واسطه منحصر کردن خدمات  کليسايي به خود، و نظاير اينها، مسيحيت را از شکل اصلي‌اش خارج ساخته بود. فقط اسقفان و کشيشان

مي‌توانستند با دعاي خود، عشاء رباني را تقديس کنند و به‌عنوان بدن و خون واقعي مسيح به مسيحيان بدهند

شرکت در اين آيين بود که مي‌توانست روح مسيحيان را از عذاب دوزخ نجات دهد کشيش اين اختيار را داشت کهکساني را از عشاء رباني محروم کند و به اين وسيله، روح او را محکوم به عذاب جهنم سازد. اين امر به کليسااختيار و اقتداري جادويي مي‌بخشيد. گويي کليسا بر سرنوشت ابدي مسيحيان اختيار و قدرت دارد. جان و مالمردم اروپا در دست کليسا بود

 

کشيشان معترض

مارتين لوتر نخستين کشيشي نبود که به چنين نظامي غيرکتاب‌مقدسي اعتراض کرد. در اين ميان کشيشان وروحانيوني بودند که ايمان صادقانه و تقدس را حفظ کرده، آن را به مردم تعليم مي‌دادند. اما اشکال کار از سرماهي بود، نه از دُمش! عده‌اي از کشيشان معترض يا در صومعه‌ها ترک دنيا اختيار مي‌کردند، يا در اثراعتراضات سازش‌ناپذير خود، از سوي دربار پاپ محکوم به مرگ مي‌شدند که از آن جمله‌اند جان ويکليفانگليسي (1330-1384)، يان هُوس اهل چک (1372-1415)، و ويليام تيندِيل 1494-1536

ظهور مارتين لوتردر چنين اوضاع و احوالي بود که مارتين لوتر در شهر کوچک آيزِلْبن آلمان در سال 1483 چشم به جهان گشود

او پس از طي تحصيلات دانشگاهي، در سال 1507 به سلک کشيشان کاتوليک پيوست و بلافاصله به تدريسالهيات در دانشگاههاي آلمان پرداخت. او به زبانهاي لاتين و يوناني و عبري تسلط يافته بود. در سال 1510 و1511 براي رسيدگي به برخي امور مذهبي، به روم سفر کرد و با مشاهده جلال و جبروت دربار پاپ و انحطاطاخلاقي و اداري آنجا منقلب و دلزده شد. در همين سال بود که او دکتراي الهيات خود را از دانشگاه ويتن‌برگ

دريافت داشت. لوتر در حين تدريس الهيات و کتاب‌مقدس در دانشگاهها، در اثر تحقيق و تدريس رسالات روميانو غلاطيان، به‌تدريج به اين نتيجه رسيد که نجات تنها به‌واسطه ايمان به عيسي مسيح ميسر است، نه به‌واسطهاجراي آيين‌هاي مقدس، آنگونه که کليساي کاتوليک تعليم مي‌داد. همچنين او به اين نتيجه رسيد که يگانه مرجعي

که اصول اعتقادات و عبادات و روش زندگي مسيحي را تعيين مي‌کند، کتاب‌مقدس است و بس. در اينجا بود کهروح منقلب او آرامش نجات را دريافت داشت. در حين اين سالهاي تنوير، لوتر هواداراني در ميان اساتيد دانشگاهو کشيشان پيدا کرد

نخستين جرقه

اما در سال 1517 اتفاقي افتاد که همچون جرقه‌اي بود بر مخزن بنزين. ماجرا به‌طور خلاصه از اين قرار بود که

اسقف يکي از مناطق آلمان مي‌خواست به مقام اسقفي منطقه مجاور نيز برسد. اما اين کار از نظر قانون کليسا

ممنوع بود، مگر آنکه پاپ رضايت دهد. پاپ نيز براي موافقت با اين امر، مبلغ کلاني پول مطالبه مي‌کرد تاصرف هزينه‌هاي بناي کليساي سنت پيتر بسازد که امروز نيز در واتيکان موجود است  پاپ به‌منظور آنکه به آناسقف کمک کرده باشد، به او اجازه داد که اسنادي را به فروش برساند به‌نام مغفرت‌نامه. همانطور که قبلاً گفتيميکي از آيينهاي کليساي کاتوليک، آيين توبه است. در آيين توبه، کشيش پس از شنيدن اعتراف به گناه فرد، و

پيش از اداي فرمول آمرزش  مي‌تواند از فرد بخواهد که صدقه‌اي به فقرا بدهد يا روزه بگيرد يا کار خاصي انجام  دهد. طبق اين آيين و مطابق تجويز پاپ، اسقف مورد بحث مجاز شد که در ازاي اداي فرمول آمرزشمغفرت‌نامه‌اي به فرد بفروشد. اين مغفرت‌نامه، شخص را مطمئن مي‌ساخت که گناهانش نه فقط در اين دنيا، بلکهدر آخرت نيز آمرزيده شده است. شخص حتي مي‌توانست براي بستگان متوفاي خود نيز مغفرت‌نامه بخرد تا مدتاقامت آنان را در برزخ، ميليونها سال کوتاه کند! بهاي اين مغفرت‌نامه‌ها بستگي به ميزان ثروت فرد داشتمستمندان بهايي نمي‌پرداختند

در تاريخ 31 اکتبر سال 1517، لوتر در اعتراض به چنين اقدامي، بيانيه‌اي شامل نود و پنج ماده نوشت و آن رابر سردر کليساي قصر ويتن‌برگ نصب کرد. اين اعتراض لوتر صرفاً بر عليه سوء استفاده از نظام مغفرت‌نامه‌هابود. اما بين سالهاي 1518 تا 1521 لوتر متقاعد شد که تنها راه براي تحول و اصلاح نظام کليسايي، جدايي ازروم و نظام کليسايي آن استمقامات مختلف کليسايي کوشيدند لوتر را از عقايدش بر گردانند يا او را خاموش سازند. به اين منظور، شوراهايمختلفي تشکيل دادند. اما لوتر شجاعانه در تمام آنها شرکت کرد و مي‌گفت که يگانه مرجع قابل قبول براي اوکتاب‌مقدس است؛ هر چه که بر اساس کتاب‌مقدس قابل اثبات نباشد، از نظر او خارج دين استچکيده عقايد لوتر

عقايد و نظرات لوتر از طريق موعظه‌ها و نوشته‌هاي او خيلي سريع در ميان مردم آلمان محبوبيت يافت و زمينهرا براي جدايي کامل پيروان لوتر از کليساي کاتوليک فراهم ساخت. او پايه‌هاي اساسي مذهب کاتوليک را رد کردطبق عقايد او، پاپ فاقد قدرت و اختيار بر زندگي روحاني و دنيايي مسيحيان بود و نمي‌بايست در امور سياسي و

اجتماعي کشورها دخالت کند؛ او فقط کتاب‌مقدس را حاکم بر حيات مسيحيان و کليسا مي‌دانست. او بر اساسعهدجديد اعتقاد داشت که همه ايمانداران کاهنان مسيح هستند و مي‌توانند خودشان خادمين خود را تعيين کنند

هر ايمانداري حق دارد کتاب‌مقدس را بخواند و درک کند و آن را تفسير نمايد. او هسته مرکزي مذهب کاتوليک راکه همانا هفت آيين مقدس باشد رد کرد و فقط قائل به دو آيين بود، يعني غسل تعميد و عشاء رباني، تنهاآيينهايي که در عهدجديد تصريح شده است. بااينحال، لوتر و يارانش به اعتقادنامه‌هاي کليساي اوليه که بينسالهاي 325 تا 451 ميلادي تدوين شده بود پايبند بودند

از ميان خدمات لوتر بايد به نخستين ترجمه تمام کتاب‌مقدس از زبانهاي اصلي به زبان آلماني اشاره کرد. اينامر باعث شد که زبان و دستور زبان آلماني تثبيت شود. اين ترجمه هنوز نيز در کشورهاي آلماني زبان کاربرد واعتبار دارد. او با نظام رهبانيت مخالف بود و راهب‌ها و راهبه‌ها را تشويق مي‌کرد که عهد خود را بشکنند وازدواج کنند.

عقايد و عبادات کليساي لوتري

لوتر براي کليساي نوبنياد خود آيينهاي مشخصي تهيه کرد که در ظاهر چندان تفاوتي با کليساي کاتوليک ندارد

با اين تفاوت که مريم مورد تکريم قرار نمي‌گيرد و عناصر عشاء رباني، يعني نان و شراب، تغيير ماهيت

نمي‌دهند بلکه فقط ماهيت بدن و خون مسيح را بر خود حمل مي‌کنند و به اين ترتيب، مسيحيان واقعاً در بدن و  خون مسيح شريک مي‌شوند. کليساهاي لوتري داراي سلسله مراتب اسقفان و کشيشان و شماسان مي‌باشند.

کليساهاي لوتري در اين امر با ساير کليساهاي پروتستان که پيرو نظرات ژان کالوَن هستند، تفاوت دارند (در اينمورد در فصل‌هاي بعدي توضيح خواهيم داد). در کليساهاي لوتري، نوزادان را تعميد مي‌دهند و در سنين بالاتر بهعضويت کليسا تأئيد مي‌شوند

کليساهاي لوتري امروزه عمدتاً در کشورهاي آلمان و اسکانديناوي رواج دارند، هر چند که تقريباً در هر کشوريکليساهاي لوتري يافت مي‌شود. در ميان کليساهاي پروتستان، کليساي لوتري نسبت به بقيه، به‌لحاظ اصولاعتقادات و آيينهاي عبادي، کمتر از کليساي کاتوليک فاصله گرفت

علل توفيق لوتر

حال ممکن است اين سؤال پيش آيد که چرا معترضين پيش از لوتر يا سکوت اختيار کردند يا محکوم به مرگشدند، حال آنکه لوتر در عنوان کردن و تثبيت اعتراض خود و ترويج عقايد خويش، علي‌رغم مخالفت‌هاي شديد

نه فقط کشته نشد، بلکه توفيق هم يافت

اين امر علل اجتماعي و فرهنگي و سياسي متعددي دارد که تشريح آنها از مجال ما خارج است. در اينجا فقط بهآنها اشاره مي‌کنيم

جامعه اروپا در اثر تماس با فرهنگ شرقي-اسلامي، به‌دنبال جنگهاي صليبي، روح جديدي يافته بود. توجه بهزبان يوناني که زبان کلاسيک قديم به‌شمار مي‌آمد و نيز به هنر باستاني يونان و فلسفه آن، تفکر اروپا را متحولکرده بود. همين امر باعث شده بود که عده‌اي از کشيشان متفکر به مطالعه کتاب‌مقدس به زبانهاي اصلي (عبري

و يوناني) علاقه نشان دهند. اين امر خون تازه‌اي به بدن فرسوده مسيحيت قرون وسطي وارد کرد و باعث شد کهتعاليم عهدجديد مورد توجه بسيار قرار گيرد. مارتين لوتر تحت تأثير همين امر، کتاب‌مقدس را براي نخستين باراز زبانهاي اصلي به آلماني ترجمه کرد

وضع اقتصادي جامعه در اثر پيدايي طبقه متوسط متشکل از بازرگانان متحول شده بود و نظام ارباب و رعيتيضربه شديدي خورده بود. ثروت جديدي در اثر اين تجارت‌ها وارد اروپا گرديده بود. کشف قاره آمريکا و ثروتناشي از آن براي اروپاييان را نبايد فراموش کرد

حکومت‌هاي محلي و ملي قدرت گرفته بودند و مايل بودند به نحوي از سلطه سياسي پاپها خارج شوند. عقايدجديد لوتر مبني بر رد سيطره پاپ، بهانه لازم را به حکام محلي آلمان، و بعد ساير کشورها داد. همين حکامبودند که لوتر را مورد پشتيباني سياسي و نظامي خود قرار دادند و مانع کشته شدن او شدندو بالاخره، نبايد از نظر دور داشت که اختراح دستگاه چاپ سبب شده بود که مردم بتوانند راحت‌تر و ارزانتر بهکتاب دسترسي داشته باشند و اين امر تحولي در سطح سواد جامعه و معلومات عمومي ايجاد کرد

اين علل که به‌شکلي اجمالي و گذرا مورد اشاره قرار گرفت، همگي در توفيق لوتر دخيل بودند

معني اصطلاح ”پروتستان

استقرار کليساي لوتري در آلمان بدون درگيري و جنگ صورت نگرفت. هنوز بسياري از استانهاي آلمان بهمذهب کاتوليک وفادار مانده بودند  شوراهايي براي رفع اختلاف تشکيل شد. در شورايي به‌سال 1526 متشکل ازنمايندگان استانهاي مختلف، تصويب شد که حاکم هر استان مي‌تواند تصميم بگيرد که منطقه تحت نفوذش پيرومذهب کاتوليک باشد يا کليساي لوتري. اما اين تصميم در شوراي ديگري به‌سال 1529 لغو شد و کاتوليکها

موفق شدند به تصويب برسانند که آلمان کشوري است کاتوليک. در اين شورا، شش حاکم مناطق لوتري ونمايندگان چهارده شهر مستقل، ”اعتراضي“ به اين مصوبه قرائت کردند. به اين شکل بود که در سال 1529 براي نخستين بار، پيروان لوتر و نهضت او  پروتستان“ خوانده شدند، يعني ”اعتراض‌کنندگان“. کليساي لوتري

نخستين کليساي پروتستان است

بازتابهاي اقدام لوتر

اقدام لوتر و توفيق او در گسترش آراء و عقايد خود و بيرون آمدن او و پيروانش از حاکميت کليساي کاتوليکروم، جرقه‌اي بس نيرومند بر انبار باروتِ آماده‌به‌انفجار مسيحيت اواخر قرون وسطي افکند. مدت کوتاهي ازنهضت لوتر نگذشته بود که در سرزمينهاي مختلف اروپايي  عَلَم مخالفت با حاکميت مذهبي روم بر پا شد و افرادمختلف در نقاط مختلف، به اظهار و ابراز عقايد و برداشتهاي متفاوت خود از مسيحيت پرداختندعلت اين امر روشن است. رُنسانس و جو انديشه آزاد که در اين دوره بر اروپا حاکم بود، مساعدکننده آزادانديشيدر همه زمينه‌ها بود، از جمله در مذهب. هدف مارتين لوتر اين نبود که کليساي کاتوليک را از بن ريشه‌کن سازد

و فرقه‌اي نو بنا کند؛ او صرفاً خواستار اصلاحاتي در کليساي کاتوليک بود. اگر کليساي کاتوليک در آن روزگارانعطافي در مقابل نظرات لوتر و ساير کشيشاني که چندصد سال بود خواستار اصلاحاتي در برخي روشها و نحوهاداره کليسا بودند نشان مي‌داد، شايد امروزه وضع به‌گونه‌اي ديگر مي‌بود و شاهد چنين تنوع حيرت‌انگيزي درمسيحيتِ پروتستان نمي‌بوديم

يکي از شعارهاي مهم لوتر اين بود که هر کس مي‌تواند کتاب‌مقدس را به زبان مادري خود بخواند و آن را درکو تفسير کند.

 به همين علت بود که او براي نخستين بار، کتاب‌مقدس را از زبانهاي اصلي به زبان آلماني ترجمهکرد. با اينکه لوتر خود معتقد به اين اصل بود، اما خود براي پيروان خود دست به تدوين اعتقادنامه‌اي زد که همشامل اصول اعتقادات بود و هم آيينهاي نيايش. حال شايد کسي بپرسد: ”اگر  همه  حق خواندن و تفسيرکتاب‌مقدس را دارند، چرا رهبري، هر چقدر هم دانشمند و آگاه، مانند لوتر، بايد از طرف ديگران، دست به تفسيرکتاب‌مقدس بزند تا پيروانش از آن تبعيت کنند؟ چرا اين امر را نبايد بر عهده تک‌تک مسيحيان گذاشت؟“ سؤالي

است بجا که بنده پاسخ آن را نيافته‌اماما گويا عده‌اي ديگر پاسخ آن را يافتند و هنوز نيز مي‌يابند. از نهضت لوتر چند سالي نگذشته بود که درکشورهاي ديگر اروپايي، گروههاي مختلفي از مسيحيان از کليساي کاتوليک روم بريدند و به رهبران وانديشمندان مختلف مسيحي پيوستند. چنين انديشمنداني دقيقاً از شعار لوتر پيروي کردند که ”هر کس“ مي‌تواندکتاب‌مقدس را بخواند و تفسير کند. اگر لوتر توانست، چرا ديگران نتوانند؟ لذا هنوز نهضت لوتر در آلمان داغبود که انديشمندان بزرگ ديگري در کشورهاي ديگر، اصول اعتقادات و شيوه اداره کليسايي را به‌شکلي ديگرتدوين کردند، به شکلي که  شباهتي به نهضت لوتر نداشت. اما همه ادعا داشتند که عقايدشان ”عيناً“ بر اساسکتاب‌مقدس است

برجسته‌ترين چهره‌اي که در اين سالها وارد ميدان شد، متفکري بود فرانسوي به نام ژان کالوَن که در زبانانگليسي به جان کالوين معروف است. او اصولي براي اعتقادات تدوين کرد که بعدها مورد پذيرش کليساهايباپتيست و انگليکن قرار گرفت. در واقع، اغراق نيست اگر بگوييم که 90? پروتستانهاي جهان، پيرو نظراتکالوَن هستند. درضمن، اصول اعتقادي او و روشي که او براي کليسا ارائه داد، اساس پيدايي کليساهاي پرزبيتري

را گذارد



:: بازدید از این مطلب : 157
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : شنبه 9 تير 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

اعدام در ایران ادامه دارد

ای مردم آگاه باشید و از اسلام دور شوید و به مسیح ایمان داشته باشید... این است راه  نجات برای شما.



:: بازدید از این مطلب : 675
|
امتیاز مطلب : 63
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : دو شنبه 4 تير 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

حواریون

عيسى مسيح در آغاز قيام خويش، يارانى را برگزيد تا به نشر دعوت وى كمك كنند. اين موضوع را در انجيل مى خوانيم:

«(18)و چون عيسى به كناره درياى جليل مى خراميد، دو برادر يعنى شمعون مسمى به «پطرس» و برادرش اندرياس را ديد كه دامى در دريا مى اندازد؛ زيرا صياد بودند (19) بديشان گفت: «از عقب من آييد تا شما را صياد مردم گردانم» (20) در ساعت دامها را گذارده، از عقب او روانه شدند (متى 4: 18-20؛ مرقس 1: 16-1).

اين ياران را معمولا «شاگردان» عيسى مى نامند. او دوازده تن از آنان را برگزيد و آنان را «رسول» ناميد (لوقا 6: 13). قرآن مجيد رسولان حضرت عيسى علیه السلام را «حوارى» مى نامد كه در زبان حبشى به همين معنى است. او مى خواست هنگامى كه پيروزمندانه بر كرسى جلال مى نشيند، آنان نيز بر دوازده كرسى بنشيند و بر دوازده بسط بنى اسرائيل داورى كنند (متى 19: 2).

نام دوازده رسول عيسى در اناجيل (متى 10: 2-4؛ مرقس ‍ 3: 16-19؛ لوقا 6: 14-16؛ اعمال رسولان 1: 13) از اين قرار است:

 1. شمعون (پطرس )؛

 2. اندرياس (برادر پطرس )؛

 3. يعقوب (پسر زبدى )؛

 4. يوحنا (برادر يعقوب )؛

 5. فيليپس ؛

 6. برتولما؛

 7. توما؛

 8. متى ؛

 9. يعقوب (پسر حلفى )؛

 10. تدى (به گفته لوقا: يهودا برادر يعقوب )؛

 11. شمعون غيور؛

 12. يهوداى اسخريوطى .

به گفته اناجيل، همان طور كه عيسى پيشگويى كرده بود، همه رسولان در مورد او لغزش خوردند و هنگام دستگيرى وى، او را رها كردند و گريختند. يهوداى اسخريوطى نيز قبلا با مراجعه به بزرگان يهود، براى كمك به دستگيرى عيسى اعلام امادگى كرده بود و به همين منظور، وى را به آنان نشان داد و در مقابل آن پولى گرفت. پس از رفتن عيسى، يازده رسول ديگر با انتخاب فردى به نام «متياس» به جاى يهوداى اسخريوطى، عدد دوازده را كامل كردند (اعمال رسولان 1: 15 - 26). بزرگترين رسول شمعون است كه عيسى وى را «پطرس» يعنى «صخره» ناميد و او را سنگ زير بناى كليسا يعنى جامعه مسيحيت قرار داد:

«و من نيز تو را مى گويم كه تويى پطرس وبر اين صخره ، كليساى خود را بنا مى كنم و ابواب جهنم بر آن استيلا نخواهد يافت و كليدهاى ملكوت آسمان را به تو مى سپارم و آنچه در زمين ببندى ، در آسمان بسته گردد و آنچه در زمين گشايى ، در آسمان گشاده شود.» (متى  16: 18 - 19؛ 21 : 15 - 19).

يوحنا در خردسالى رسول شده(يوحنا 13: 23 - 25 و 21 : 20) و به عقيده مسيحيان، انجيل خود را در سن پيرى، در پايان قرن اول نوشته است. متاى رسول نيز يكى از اناجيل را نوشته است. همچنين برخى از رساله هاى عهد جديد به پطرس يوحنا و رسولان ديگر منسوب شده است.

 با آنكه عيسى پطرس را به جانشينى خود برگزيده بود، رسول ديگرى به نام «پولس» عملا موقعيت بهترى پيدا كرد و معمار مسيحيت كنونى شد. نام اين شخص در آغاز، «شاؤ ول» بود كه از نامهاى عبرى است و تلفظ يونانى آن «ستولس» مى شود .او پس از قبول مسيحيت، نام خود با به «پولس» تغيير داد كه ترجمه يونانى واژه «شاؤ ول» و به معناى «كوچك» است.

وى با آنكه يك يهود متعصب بود، تابعيت رومى داشت و پس از رفتن عيسى ، به آزار مسيحيان مشغول بود تا اينكه مدعى شد هنگامى كه براى دستگيرى برخى مسيحيان از شهر قدس به دمشق مى رفته است، نور عيسى را در راه ديده و به طریق او مسيحى شده است (اعمال رسولان  9: 1 - 31).

پولس با شور و نشاط فراوان به تبليغ مسيحيت آغاز كرد و در اين راه بسيار رنج كشيد. او كه مدعى رسالت از جانب حضرت مسيح بود، به مناطق مختلف سفر كرد و مسيحيت را به اطراف درياى مديترانه گسترش ‍ داد. رساله هايى نيز به تازه مسيحيان آن مناطق نوشت و به آنان رهنمود داد. برخى از اين رساله ها در كتاب عهد جديد گرد آمده است . انديشه هاى تازه پولس ميان رسولان تنش مى آفريد و درگيريهاى وى با پطرس و ساير رسولان، در كتاب اعمال رسولان و رساله هاى خود او منعكس شده است. وى مى نويسد: «اما چون پطرس به انطاكيه آمد، او را روبرو مخالفت نمودم؛ زيرا كه مستوجب ملامت بود.»(رساله به غلاطيان 2 : 11).

پولس هنگام برشمردن فضائل خويش و خطرهايى كه در راه تبليغ مسيحيت بر خود هموار كرده است، به «برادران كذبه» اشاره مى كند و مقصود او رسولانى است كه با انديشه هاى او مخالفت مى كرده اند:

«(22) آيا عبرانى هستند، من نيز هستم. اسرائيلى هستند، من نيز هستم . از ذريت ابراهيم هستند، من نيز مى باشم(23) آيا خدام مسيح هستند، چون ديوانه حرف مى زنم من بيشتر هستم. در محنتها افزونتر، در تازيانه ها زيادتر، در زندانها بيشتر، در مرگها مكرر(24) از يهوديان پنج مرتبه، از چهل يك كم، تازيانه خوردم(25) سه مرتبه مرا چوب زدند، يك دفعه سنگسار شدم، سه كرت شكسته كشتى شدم، شبانه روزى در دريا به سر بردم(26) در سفرها بارها، در خطرهاى نهرها، در خطرهاى دزدان، در خطرهاى از قوم خود، در خطرها از امتها، در خطرها در شهر، در خطرها در بيابان، در خطرها در دريا، در خطرها در ميان برادران كذبه(27) در محنت و مشقت، در بيخوابيها بارها، در گرسنگى و تشنگى، در روزها بارها، در سرما و عريانى (28) بدون آنچه علاوه بر اينهاست، آن بارى كه هر روزه بر من است يعنى انديشه براى همه كليساها (29) كيست ضعيف كه من ضعيف كه من ضعيف نمى شوم؟ كه لغزش مى خورد كه من نمى سوزم(30) اگر فخر مى بايد كرد، آنچه به ضعف من تعلق دارد، فخر مى كنم (31) خدا و پدر عيسى مسيح مسيح خداوند كه تا به ابد متبارك است، مى داند كه دروغ نمى گويد(32) در دمشق، والى حارث پادشاه، شهر دمشقيان را براى گرفتن من محافظت مى نمود(33) و مرا از دريچه اى در زنبيلى از باره قلعه پايين كردند و از دستهاى وى رستم» (رساله دوم به قرنتيان  11: 22 - 33).

گفته مى شود كه پولس در حدود سالهاى 64 - 67 در رم درگذشته است. از نظر مسيحيان جمعى از رسولان مانند پطرس و پولس شهيد شده اند. آرامگاه پطرس در تپه واتيكان شهر رم بسيار اهميت دارد و از دير باز مركز مسيحيت كاتوليك بوده است. كليساى ((سنت پيتر))و كاخها و باغهاى اطراف آن از زيباترين آثار هنرى جهان است.



:: بازدید از این مطلب : 357
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : دو شنبه 4 تير 1397 | نظرات ()