نوشته شده توسط : reza ranjbar

وعده روزانه

۸ تو را حکمت خواهم آموخت و به راهی که باید رفت ارشاد خواهم نمود و تو را به چشم خود که بر تو است نصیحت خواهم فرمود. ( مزامیر فصل ۳۲)

بازتاب:

وه که چه وعده با شکوهی! بخاطر محبت و فیض غیر قابل توصیف پدر آسمانی ما، او ما را مطمئن می‌سازد که او معلم ماست و حضور او همواره با ما بوده و تا ابد ادامه خواهد داشت. خداوند قادر است ما را در هر شرایط سخت و غیر منتظره‌ای هدایت کرده و عبور دهد. پس بیاییم بخاطر چنین حاکمیت و چنین عظمتی شادی کنیم. باشد که حضور چنین خدایی همواره سبب تشویق فوق‌العاده و اعتماد به نفس ما باشد؛ زیرا خداوند با چشم خود مواظب ما خواهد بود.

 



:: بازدید از این مطلب : 180
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : یک شنبه 26 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

۲۲ تقصیرهای تو را مثل ابر غلیظ و گناهانت را مانند ابر محو ساختم. پس نزد من بازگشت نما زیرا تو را فدیه کرده‌ام. ( اشعیا فصل ۴۴)

بازتاب:
ای قوم خدا، پدر خود در آسمان را متبارک بخوانید که ما را از گناهان بیشمار فدیه کرده است. در حالی که ما در باتلاق گناهان خود غرق شده بودیم، او ما را بیرون کشیده و کاملا پاک نموده است. در حالی که ما زیر خروارها خاک مرده بودیم و سنگ قبر بر ما فشار می‌آورد، او روح و جان ما را فدیه داده و حیاتی نو به ما عطا کرده و خلقتی تازه از ما بوجود آورد. علیرغم گناهان گذشته ما، او آماده است تا ما را فدیه دهد و گناهان ما را محو و بدور اندازد. پس ستایش او را برای چنین رحمت غیر قابل تردیدی که در واقع او به تنهایی شایسته چنین ستایشی است.

 



:: بازدید از این مطلب : 144
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : یک شنبه 26 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

متی آیه 7 تا 11:

بجوييد تا بيابيد

«بخواهيد تا به شما داده شود. بجوييد تا بيابيد. در بزنيد تا به روی شما باز شود.
زيرا هر كه چيزی بخواهد، بدست خواهد آورد، و هر كه بجويد، خواهد يافت. كافی است در بزنيد، كه در برويتان باز می‌شود.
اگر كودكی از پدرش نان بخواهد، آيا پدرش به او سنگ می‌دهد؟
10 اگر از او ماهی بخواهد، آيا به او مار می‌دهد؟
11 پس شما كه اينقدر سنگدل و گناهكار هستيد، به فرزندانتان چيزهای خوب می‌دهيد، چقدر بيشتر پدر آسمانی‌تان، بركات خود را به شما خواهد بخشيد، اگر از او بخواهيد.


:: بازدید از این مطلب : 469
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : یک شنبه 19 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

تصويب قانون اعدام مرتد؛ هراس از گرايش های غير اسلامی؟

۰۷/اسفند/۱۳۸۶

قوه قضاییه لایحه جدید مجازات اسلامی را برای تصویب به مجلس شورای اسلامی ارسال کرده است.
 
قوه قضاییه لایحه جدید مجازات اسلامی را برای تصویب به مجلس شورای اسلامی ارسال کرده است.
 

اختصاص ماده ای مستقل به تعريف و انواع ارتداد و مجازات مرتد در لايحه قانون مجازات عمومی، که برای تصويب به مجلس ايران پيشنهاد شده است، بار ديگر يکی از حساس ترين مسائل فقهی، حقوقی، سياسی و فرهنگی ايران گذشته و حال را به موضوع روز بدل و اين پرسش را مطرح کرده است که چه ضرورتی جمهوری اسلامی را به قانونی کردن مجازات مرگ عليه مسلمان زادگانی که از اسلام بر می گردند، وادار کرده است.

 

رانده شدن از جامعه يا گروه، فشارهای روانی، فرهنگی و اقتصادی، تحميل انزوا، حذف فرهنگی و سياسی و اجتماعی، سرکوب عقيدتی، تحريم اجتماعی و اقتصادی و... از مجازات های رسمی و غير رسمی است که در اکثر اديان و ايدئولوژی ها عليه کسانی که دين ، عقيده و وابستگی های فکری خود را تغيير می دهند، اعمال می شود.

 

دولت های کمونيست بلوک شرق سابق نيز منتقدان ايدئولوژی رسمی را به اتهام «خيانت به انقلاب يا طبقه کارگر» به مرگ محکوم می کردند، اما اسلام شايد تنها دين مهمی در جهان باشد که تغيير دين از اسلام به مذهب يا عقيده ديگری را با مرگ مجازات می کند.

 

مجازات ارتداد فطری، يا بازگشت مسلمان و مسلمان زاده از اسلام ، آن گاه که مرتد مرد باشد، در اغلب قريب به اتفاق متون فقهی شيعه اعدام تعيين شده است.

حتی مجتهدان متمايل به رفرميست های مذهبی چون آيت الله منتظری و صانعی نيز، با اما و اگرها و شرايط مختلف محدود کننده، آنجا که پای تبليغ و اصرار بر عقايد جديد و خدشه دار کردن وحدت جامعه اسلامی در کار است، اين حکم را تاييد می کنند.

 

دادگاه های ايران در سه دهه گذشته، ده ها انسان را به اتهام ارتداد به مرگ محکوم کرده اند، اما در قانون مجازات اسلامی و ديگر قوانين جزائی ايران تا کنون ماده ای مشخص و اختصاصی در مورد ارتداد وجود نداشته و دادگاه ها در صدور حکم اعدام تنها به شرع و متون فقهی استناد کرده اند.

دادگاه های ايران نيز در سه دهه گذشته، ده ها انسان را به اتهام ارتداد به مرگ محکوم کرده اند، اما در قانون مجازات اسلامی و ديگر قوانين جزائی ايران تا کنون ماده ای مشخص و اختصاصی در مورد ارتداد وجود نداشته و دادگاه ها در صدور حکم اعدام تنها به شرع و متون فقهی استناد کرده اند.

 

به نظرمی رسد که نويسندگان لايحه جديد مجازات عمومی با اختصاص ماده ای مستقل به مبحث ارتداد کوشيده اند تا مشکل کمبود قانون برای اعدام مرتدان مرد را از پيش پای قاضيان بردارند و به ضرورتی مبرم پاسخ گويند که از گرايش منفی بخش هايی از جامعه نسبت به اسلام حکايت می کند.

 

تبعيض به سود زنان؟

 

ماده ۲۲۴ لايحه پيشنهادی، مجازات «سب النبی»، توهين و دشنام دادن به پيامبر اسلام و « قذف»، دشنام گويی به فاطمه زهرا و امامان شيعه، را اعدام تعيين کرده است و ماده ۲۲۵ اين لايحه، که به گفته مقامات قضايی ايران، بر اساس حدود ۶ آيه صريح قرآن در ۶ سوره مختلف، روايات، احاديث و کردار پيامبر اسلام و امامان شيعه و فتوای اکثر قريب به اتفاق مجتهدان شيعه، تدوين شده است، ارتداد را به دو مقوله «ارتداد فطری و ملی» تقسيم کرده و برای مردان مرتد فطری مجازات مرگ و برای زنان مرتد مجازات حبس دايم تعيين کرده است.

 

ماده ۲۲۵ لايحه پيشنهادی مرتد فطری را کسی تعريف می کند که «يکی از والدين او مسلمان بوده و او پس از بلوغ اظهار اسلام کرده اما از اسلام خارج شده است». بند ۷ اين ماده مجازات مرتد فطری مرد را اعدام تعيين کرده است.

 

همين ماده «مرتد ملی» را کسی تعريف می کند که «والدين او غير مسلمان بوده و ‎او پس از بلوغ به اسلام ‏گرويده، اما سپس از اسلام خارج شده است» .

 

در لايحه پيشنهادی کسی که «يکی از والدين او مسلمان بوده‎ ‎و او پس از بلوغ ‏تظاهر به اسلام نکرده و کافر شده است» نيز مرتد فطری محسوب می شود.

 

در اين لايحه مجازات هر دو نوع مرتد ملی نيز اعدام تعيين شده است، اما به مرتدان ملی ۳ روز فرصت داده می شود تا ارشاد شده و توبه کنند.

 

در مبحث ارتداد در فقه شيعه و در لايجه پيشنهادی زنان نسبت به مردان از اين امتياز برخوردارند که در صورت ارتداد فطری و ملی از مجازات اعدام معاف و به حبس ابد محکوم شده و «طبق‎ ‎نظر دادگاه ‏در زندان تضييقاتی عليه آنان اعمال شده، ارشاد شده و اگر توبه کنند آزاد می شوند.»

 

تبعيضی مثبت که نه از سر حمايت از زنان، که در مبحثی که به انديشه و عقل و خرد ارتباط دارد، به دليل اعتقاد به «ناقض العقل» بودن آنان اعمال می شود اما در کشتارهای گسترده زندانيان سياسی در سال های ۶۰ و ۵۷ جان برخی از زنان زندانی سياسی غير مسلمان را از مرگ نجات داد.
زنان محارب اما در مجازات مرگ با مردان برابرند .

 

زمينه های سياسی و اجتماعی حکم ارتداد

 

مجازات مرگ برای مرتد فطری و ملی، مسلمان زادگان و مسلمانانی که از اسلام بر می گردند، تغيير عقيده را بر کسانی که در خانواده ای مسلمان به دنيا آمده اند يا کسانی که يک بار مسلمان شده اند، ممنوع می کند.
به گفته اغلب مورخين، مجازات مرگ عليه مرتدان، در دوران رهبری سياسی و دينی پيامبر اسلام اغلب عليه کسانی اعمال می شد که به دلايل سياسی، اقتصادی و يا نافرمانی از دستورات پيامبر از اسلام بر می گشتند و «به وحدت مسلمين» و رهبری انحصاری سياسی و دينی پيامبر ضربه می زدند.

 

پس از مرگ پيامبر و اختلاف در باره جانشينی او، خطر تجزيه حکومت اسلامی در عربستان جدی شد. کسان و قبايلی از اسلام برگشتند و کسانی با ادعای نبوت پيروانی گرد آوردند.

 

خلفای راشدين از جمله امام اول شيعيان، برای حفظ وحدت مسلمانان و اقتدار حکومت اسلامی اجرای مجازات مرگ عليه مرتدان را شدت بخشيدند.

 

حکومت اسلامی ايران با قانونی کردن مجازات اعدام برای ارتداد در لايحه جديد مجازات عمومی ، هراس حکومت گران را از رونق گرايش های غير اسلامی در جامعه نشان داده و اين برداشت را تاييد می کند که در سه دهه گذشته بخش های مهمی از جامعه ايرانی به دليل سرخوردگی از حکومت به مذاهب و گرايش های غير مذهبی روی آورده اند.

خلفای اموی و عباسی نيز در برابر بازگشت کنندگان از اسلام، نافرمانان و آوردندگان نظريات مغاير با مکتب رسمی و در هر موقعيتی که حکومت و وحدت امپراطوری اسلامی به خطر می افتاد، راه خلفای راشدين را پی گرفتند.

 

تاريخ ارتداد و اعدام منتقدان و دارندگان نظريات غير رسمی فصلی مهم و خونين از تاريخ اسلام است که با اعدام و مرگ برخی از بزرگ ترين فلاسفه، متفکران و اديبانی چون منصور حلاج، عين القضات و شيخ اشراق شهاب الدين سهره وردی و کشتار، انزوا و طرد هزاران ديگر انديش رقم می خورد.

 

تناقض آزادی گزينش دين و ارتداد

 

اعدام و مجازات مرتدان فطری و ملی اما با يکی از مهم ترين آموزه های اسلامی در تضاد است.
در اغلب متون اصلی و مکاتب فقهی اسلام تاکيد شده است که اختيار و گزينش دين روندی آزادانه است که پس از تحقيق و بررسی و تفکر و پرسش رخ می دهد.

 

تضاد بين گزينش آزادانه و محققانه دين با ممنوعيت تغيير دين اما با اين فرض فقهای مسلمان حل می شود که هر تحقيق بی طرفانه و درست در باره اديان به ناچار و به ضرورت به گزينش اسلام منجر می شود و از اين روی نتيجه تحقيق کسانی که در خانواده ای مسلمان به دنيا آمده و بخت آشنايی با اسلام را داشته اند جز حقانيت و برتری اسلام نيست.

 

تاريخ اسلام گواه آن است که پيامبر و خلفای راشدين مجازات اعدام عليه مرتدان را در مواردی اجرا کرده اند که حکومت اسلامی و وحدت جامعه مسلمين به دليل طرح و رونق نظريات غير اسلامی در خطر بوده است.

 

اگر اين سنت تاريخی ملاک باشد، می توان نتيجه گرفت که حکومت اسلامی ايران نيز با قانونی کردن مجازات اعدام برای ارتداد در لايحه جديد مجازات عمومی ، هراس حکومت گران را از رونق گرايش های غير اسلامی در جامعه نشان داده و اين برداشت را تاييد می کند که در سه دهه گذشته بخش های مهمی از جامعه ايرانی به دليل سرخوردگی از حکومت به مذاهب و گرايش های غير مذهبی روی آورده اند.



:: بازدید از این مطلب : 352
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 19 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

مرگ روحانی -

اول از همه یک مرگ روحانی وجود دارد که حاصل سقوط در گناه است. پولس می‌نویسد که بدون مسیح مادر خطایا و گناهان مرده بودیم حتی با وجود اینکه از نظر جسمانی هنوز زنده هستیم (افسسیان ۲: ۵؛ کولسیان ۲: ۱۳). روح ما از نظر عملی مرده است و بیش از این دیگر زندگی ما را در تحت نظارت ندارد، و ما نمی‌توانیم بواسطه خودمان به نزد خداوند برویم (یوحنا ۶: ۴۴؛ اول قرنتیان ۲: ۱۴). اما روح ما بواسطه مسیح حیات دوباره خواهد یافت حتی با وجود اینکه بدن ما تا بازگشت ثانوی مسیح فانی باقی بوده و در معرض مرگ جسمانی قرار دارد (رومیان ۸: ۱۰). 


مرگ جسمانی -

دوم اینکه یک مرگ جسمانی وجود دارد که اغلب مسیحیان بر این باورند که این مرگ جسمانی در هنگام جدا شدن جان از بدن رخ خواهد داد (دوم قرنتیان ۵: ۱-۹؛ مقالات عمومی: وقایع پس از مرگ؟ مشاهده شود). کاملا روشن نیست که آیا آدم و حوا با بدن فانی یا با بدن غیر فانی آفریده شده‌اند. اما گناه سبب شد که آنها از دسترسی به درخت حیاتمحروم شوند، و مجازات آنها شامل مرگ جسمانی نیز بود (پیدایش فصل ۳). همه ما دارای بدنهایی هستیم که محکوم به مرگ هستند (رومیان ۵: ۱۲-۱۴)، اما در روز رستاخیز آنانی که توکل خود را بر مسیح قرار داده‌اند بدن جسمانی جدیدی دریافت خواهند کرد که هرگز از بین نخواهد رفت (اول قرنتیان ۱۵: ۴۲). 


مرگ جان مسیح به ما هشدار داد تا از خداوند بترسیم که قادر است بر هلاک كردن روح و جسم در جهنم (متی ۱۰: ۲۸). و یوحنا به ما درباره موت ثانی در دریاچه آتش هشدار می‌دهد (مکاشفه ۲۰: ۶، ۱۴). اغلب مسیحیان باور دارند که جان با آگاهی کامل، متحمل رنج ابدی در دریاچه آتش یا جهنم خواهد شد و این می‌تواند به نوعی مرگ روانی یا ” مرگ جان“ در نظر گرفته شود (متی ۲۵: ۴۱؛ مکاشفه ۲۰: ۱۰، ۱۵). سایرین بر این باورند که ” موت ثانی“ یعنی نابودی نهایی و کامل روح، جان و بدن سبب پایان یافتن رنج مجازات نهایی خواهد شد (متی ۱۰: ۲۸). اما مسیحیان دچار و متحمل هیچ گونه مرگی که مربوط به جان باشد نخواهند شد. مسیح وعده داد من جانهای شما را آرامی خواهم بخشید (متی ۱۱: ۲۹؛ ۱۶: ۲۵-۲۶)، و پطرس می‌نویسد که شما از قبل انجام ایمان خود یعنی نجات جان خویش را یافته‌اید (اول پطرس ۱: ۹). 

خلاصه 

کتاب مقدّس به ما جزئیات دقیقی درباره به تصویر خدا ارائه نمی‌دهد. اول از همه ممکن است مابین واژه ” به تصویر“ یا ” به شباهت“ تفاوتی وجود داشته باشد یا اینکه نداشته باشد. دوم، تصویر خدا ممکن است یک بخش ساختاری و دائمی از قبیل شخصیت ما، وجدان ما، یا روح و جان ما باشد. یا ممکن است اشاره به روابط ما یا حتی سرنوشت و مقصد ما در مسیح به عنوان نمایندگان و سفیران خداوند در این دنیا داشته باشد. و سرانجام برخی از مسیحیان فکر می‌کنند که انسانها از دو بخش ساخته شده اند، در صورتیکه سایر مسیحیان بر این باورند که که انسانها دارای یک ساختار سه بخشی هستند. برای بسیاری از موضوعات بحث شدن در مقالات عمومی، دو دیدگاه متفاوت نمی‌تواند بصورت همزمان و به عنوان یک حقیقت واحد پذیرفته شود. اما دو یا سه دیدگاه مرتبط با تصویر خدا به راحتی قابل ترکیب هستند، و برخی از محققین کتاب مقدّس نیز چنین کرده‌اند. 


این سوالات نباید سبب جدایی ما از سایر ایماندارن شود. داشتن جوابهای متفاوت سبب هیچ تغییری در جایگاه پر جلال ما در خلقت خداوند نمی‌شود، چنانچه زنان و مردان به یک اندازه به تصویر خداوند آفریده شده‌اند. همه ما گناه کرده ایم، و تصویر و شباهت ما به خداوند از بین رفته و یا فاسد شده است. اما به واسطه مرگ عیسی مسیح بر صلیب، تمامی بخشهای تصویر خدا در ما فدیه داده شد. روح ما به عنوان افراد غیر ایماندار مُرده بود، جانهای ما پلید شده و بدنهای فانی ما به سمت مرگ پیش می‌رفت. اما آنانی که توکل خود را بر مسیح قرار می‌دهند روح آنها حیات دوباره خواهد یافت (رومیان ۸: ۱۰؛ افسسیان ۲: ۵)، افکار و ذهنیات شخصی و فردی ما روزانه به تصویر مجدد خداوند در خواهند آمد (رومیان ۱۲: ۲؛ کولسیان ۳: ۹-۱۰)، و بدنهای مادی ما در زمان بازگشت ثانوی مسیح قیام خواهند کرد (رومیان ۸: ۱۱؛ اول قرنتیان ۱۵: ۴۲-۴۴). پس اگر کسی در مسیح باشد، خلقت تازه‌ای است؛ چیزهای کهنه درگذشت، اینک همه چیز تازه شده است (دوم قرنتیان ۵: ۱۷).

کمکهای مالی 


:: بازدید از این مطلب : 219
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : جمعه 17 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

وعده روزانه

۱۶ و کوران را به راهی که ندانسته‌اند رهبری نموده، ایشان را به طریق‌هایی که عارف نیستند هدایت خواهم نمود. ظلمت را پیش ایشان به نور و کجی را به راستی مبدّل خواهم ساخت. این کارها را بجا آورده، ایشان را رها نخواهم نمود. ( اشعیا فصل ۴۲)

بازتاب:

محبت غیر قابل باور پدر آسمانی بر فرزندانش می‌درخشد و آنها را از قلمرو تاریکی و شریر بیرون آورده و وارد ملکوت و نور پر جلال خود می‌کند. نور او، قومش را در سایه مرگ هدایت می‌کند. و آنها را از وادی مشکلات زندگی، به مکانی غیر قابل تصور و پر از شادی و آرامی می‌آورد. به عنوان ایمانداران به مسیح، به ما وعده داده شده است که این نور همیشه با ما بوده و ما را به خیمه خداوند خواهد برد. مسیح نور راه ما خواهد بود؛ و ما را هرگز ترک نخواهد کرد.

مسیح با مرگ خود این نکته را کاملا روشن ساخت که بیشتر متون عهد قدیم به او اشاره دارد (لوقا ۲۴: ۲۷). برخی از چیزهایی که در مورد عیسی نوشته شده مستقیما نبوت شده است، اما اغلب آنها رویدادها یا نمونه‌های غیر مستقیم هستند. یعنی این نمونه‌ها شامل افراد، رویدادها، یا چیزهایی بودند که در زندگی و مرگ عیسی مسیح به طریقی بزرگتر یا عمیق تر تکرار شدند. با بررسی نمونه‌ها ما بهتر می‌توانیم برخی از سوالات موجود و غیر معمول در عهد قدیم را درک کنیم سوالاتی که مورد استفاده نویسندگان عهد جدید قرار گرفته است، از قبیل آیه‌ای در هوشع ۱۱: ۱ که ما در ابتدای این مقاله به آن اشاره کردیم. حالا ما می‌توانیم ببینیم که متی بر این باور بود که خروج اولیه از مصر نمونه‌ای از بازگشت عیسی از مصر در هزاران سال پس از آن بود. در واقع، ما حالا می‌دانیم که خروج بخش مهمی از نقشه فدیه خداوند بود که نویسندگان کتاب مقدّس اغلب از آن به عنوان نمونه‌ای یاد می‌کنند که در بر گیرنده برخی از نجاتهای ماورای طبیعی در دوران آتی بود. 
اشاره به تحقق مستقیم سخنان مندرج در نبوتها، می‌تواند به بینش غیر ایمانداران کمک کند تا متوجه تسلط خداوند بر تاریخ شوند. اما نمونه شناسی در اصل برای ایمانداران مفید خواهد بود. اشاره به تحقق نمونه‌ها یک ابزار شگرف برای تعلیم به آنانی است که از قبل متقاعد به تسلط خداوند بر تاریخ شده اند، آنانی که از قبل عیسی مسیح را به عنوان بزرگترین مکاشفه خداوند در جهان پذیرفته‌اند. مسیحیان در هنگام مطالعه کتاب مقدّس انتظار دارند که با آنها در مورد سختیها، مشکلات و در آزمایشات قرار گرفتن شخص خودشان سخن بگوید، حتی چنانچه این سخن بواسطه رویدادها و حکایتهای تاریخی میسر گردد. از اینرو ما نباید از اینکه رویدادهای تاریخی کتاب مقدّس سبب روشن شدن زندگی عیسی مسیح می‌شود دچار تعجب شویم، آن هم در مورد بزرگترین شخصی که تا کنون متولد شده است. خود عیسی تعلیم داد، ” ضروری است که آنچه در تورات موسی و صحف انبیا و زبور درباره من مکتوب است به انجام رسد“ (لوقا ۲۴: ۴۴).



:: بازدید از این مطلب : 270
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : جمعه 17 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

هدف کلیسا


واپسین سخنان عیسی به شاگردانش، پیش از صعود به آسمان، این بود: «لیکن چون روح‌القدس بر شما می‌آید، قوت خواهید یافت و شاهدان من خواهید بود، در اورشلیم و تمامی یهودیه و سامره و تا اقصای جهان » (اعمال ۱: ۸). ما مسیحیان باید شاهدان عیسی مسیح باشیم. هدف کلیسا این است که در جهان شاهدی برای عیسی مسیح باشد. این هدف اصلی کلیسا است؛ سایر عملکردهای کلیسا در مقایسه با این هدف حالتی ثانوی دارد.
شاهد عیسی مسیح بودن چه معنی یی دارد؟ این سخن بدین معنی است که گفتار و رفتارمان در بین مردم، به گونه‌ای باشد که ایشان را به سوی او جذب کند؛ و اینکه در جهان نور باشیم. عیسی فرمود: «بگذارید نور شما بر مردم بتابد تا اعمال نیكوی شما را دیده، پدر شما را كه در آسمان است تمجید نمایند» (متی ۵: ۱۶). بگذارید نور شما بتابد. این سخن بدین معنی است که ما سفیران مسیح در جهان هستیم. پولس رسول می‌نویسد: پس برای مسیح ایلچی هستیم (دوم قرنتیان ۵: ۲۰). وظیفه ما به عنوان سفیران یا ایلچیان این است که انسانها را با خدا آشتی دهیم.


و سرانجام، شاهد مسیح بودن به این معنی است که باید به اقصا نقاط دنیا رفته، مردم را شاگرد بسازیم. عیسی به شاگردان خود فرمود: «پس رفته، همه امت‌ها را شاگـرد سازیـد و ایشـان را بـه اسمِ اب و ابن و روح‌القدس تعمید دهید. و ایشان را تعلیـم دهیـد که همه امـوری را که به شما حکم کرده‌ام حفظ کنند» (متی ۲۸: ۱۹-۲۰).
انگیزه ما برای شاهد بودن چیست؟ انگیزه ما محبت است. دومین حکم بزرگ کتاب مقدس این است: «همسایه خود را چون نفس خود محبت نما» (مرقس ۱۲: ۳۱). ما ایمانداران نان حیات را یافته ایم؛ اگر همسایه خود را دوست داشته باشیم، مشتاق خواهیم بود که این نان را به او نیز برسانیم.
عیسی ما را فرا می‌خواند و جزو کلیسایش می‌گرداند تا ما برویم و میوه بیاوریم. او فرمود: «شما مرا برنگزیدید، بلکه من شما را برگزیدم و شما را مقرر کردم تا شما بروید و میوه آورید و میوه شما بماند» (یوحنا ۱۵: ۱۶). چرا عیسی به جهان آمد؟ او آمد تا هر که بر او ایمان آورد هلاک نگردد، بلکه حیات جاودانی یابد (یوحنا ۳: ۱۶). دربارۀ این موضوع بیندیشید! عیسی ما را نیز با همان هدف به میان مردم می‌فرستد! امروزه ما به عنوان کلیسا مقرر شده‌ایم تا کار مسیح را بر زمین ادامه دهیم و نوری باشیم که به انسانها طریق آسمان و رسیدن به حیات ابدی را نشان دهیم.


بنابراین، مشاهده می‌کنیم که هدف مبرم کلیسا این است که منتشر شود، درست همانگونه که نور در تاریکی منتشر می‌شود. متاسفانه بسیاری از کلیساها، از زمان تاسیس خود، دل مشغولی اصلی شان مسائل داخلی خودشان است. این کلیساها شبیه باشگاه یا محفل‌های خصوصی می‌شوند. اعضای این کلیساها تنها در مورد برکاتی می‌اندیشند که امیدوارند در کلیسا بیابند. اما به این فکر نیستند که کلیسا چه برکاتی باید به مردم برساند. هدف از به وجود آمدن کلیسا هرگز این نبود که صرفا به پناهگاهی امن برای مسیحیان تبدیل گردد؛ هدف اصلی در وهله اول این بوده که کلیسا شاهدانی را آماده سازد و به میان مردم نیازمند و گمشده بفرستد. کلیسا باید سفیران، میوه آورندگان، شاگرد سازان، و میسیونرها را آماده سازد و به میان مردم بفرستد.


کلیسای عیسی مسیح، کلیسایی شهادت دهنده است؛ کلیسایی است بشارتی. کلیسا چگونه در اروپا آغاز شد؟ چنین آغاز شد که شخصی به نام پولس، به شهر فلیپی در ایالت مقدونیه (واقع در یونان) رفت و کلیسایی را در آنجا تاسیس کرد (اعمال ۱۶: ۹-۱۵، ۴۰). حیات کلیسا در هندوستان چگونه آغاز شد؟ عده‌ای از مسیحیان به هندوستان سفر کردند و انجیل را در آنجا موعظه نمودند. برخی می‌گویند که نخستین میسیونری که به هندوستان رفت، تومای رسول بود. حیات کلیسا در چین چگونه آغاز شد؟ در کره چطور؟ در افریقا چطور؟ همان دلایل قبلی را می‌توان ذکر کرد: شاهدانی به این سرزمینها رفتند و انجیل را موعظه کردند.
البته همه اعضای کلیسا خوانده نشده‌اند که به مکانی دور دست بروند و موعظه کنند. در واقع، تعداد اندکی برای این منظور فرا خوانده شده‌اند. اما هر مسیحی خوانده شده تا در هر جایی که زندگی یا کار می‌کند، شاهدی برای مسیح باشد (اعمال ۱: ۸). همه اعضای کلیسا باید این موضوع را به یاد داشته باشند که هدف اصلی کلیسا، شاهد بودن است، آن هم نه در محل زندگی شان، بلکه تا اقصی نقاط جهان.
کلیسا شبیه یک بدن است (اول قرنتیان ۱۲: ۲۷). وظیفه اصلی قلب، پمپ کردن خون در رگهای بدن است؛ وظیفه اصلی ششها تنفس کردن است؛ وظیفه اصلی گوش شنیدن است؛ وظیفه اصلی پا راه رفتن است. اما وظیفه کلی همه اعضای بدن، این است که به آن کمک کنند تا به حیاتش ادامه دهد و کارکردی مناسب داشته باشد. این نکته در مورد همه اعضای کلیسا نیز صادق است.
اگر کلیسایی شهادت ندهد و رشد و گسترش نیابد، آن کلیسا مرده است. در واقع، بهترین روش برای ارزیابی سلامت روحانی هر کلیسا، توجه به تعداد مبشرین و شاهدانی است که می‌فرستد، نه تعداد اعضایی که جذب می‌کند.
برخی معتقدند که فرستادن مبشر تنها یکی از عملکردهای مهم کلیسا از مجموع عملکردهایی است که به یک میزان اهمیت دارند. آنها کلیسا را به یک صندلی تشبیه می‌کنند که چهار پایه آن از پرستش، مشارکت، تعلیم و بشارت تشکیل شده‌اند. اما این توصیفی درست از کلیسای مسیح نیست. باید گفت که این صندلی سه پایه دارد: پرستش و مشارکت و تعلیم؛ عامل چهارم، یعنی بشارت و خدمت مبشرین، همچون چراغی است که باید بر روی صندلی گذاشته شود! پرستش و مشارکت و تعلیم فقط ابزارهای کمکی هستند برای رسیدن به هدف اصلی، یعنی بشارت و شاهد بودن.
بنابراین، مجددا باید تاکید کنیم که هدف اصلی کلیسای مسیح، بشارت و شهادت دادن است. به عبارت دیگر بشارت و شهادت فقط یکی از برنامه‌های متعدد کلیسا نیست، بلکه آن فعالیت مرکزی است که تمامی فعالیتهای کلیسا حول آن می‌چرخد.


اگر به این موضوع توجه کافی داشته باشیم، تعادلی بین خدمت کلیسا و خدمت هر ایماندار به وجود می‌آید. اغلب توجه ما مسیحیان، به اهداف فرعی و ثانوی معطوف می‌شود و هدف و جهت کلی زندگی مسیحی خود را فراموش می‌کنیم. این اهداف ثانوی (عدالت اجتماعی، حفاظت از محیط زیست، تامین بهداشت عمومی، تعلیم و تربیت بهتر، توسعه اقتصادی و مسائل مشابه) بسیار نیکو و پسندیده هستند و مسیحیان باید به به آنها توجه داشته باشند. اما این اهداف در مقایسه با هدف اصلی و اساسی، یعنی هدایت انسانها به سوی عیسی مسیح و نجات، اهدافی ثانوی و فرعی محسوب می‌شوند. فراهم ساختن امکاناتی برای یک فرد که بتواند برای چند سال زندگی بهتری داشته باشد، کاری پسندیده است؛ اما در مقایسه با هدایت او به سوی حیات جاودانی در آسمان، هدیه بزرگی محسوب نمی‌شود. ما همواره نیاز داریم تا چشمان خود را به هدف غایی خدمات بدوزیم، یعنی به مصالحه یا آشتی دادن انسانها با خدا و وارد ساختن آنها به ملکوت او (به دوم تواریخ ۵: ۱۸-۲۰ و تفسیر آن مراجعه کنید).


عیسی چشمان خود را به هدف دوخته بود. او موعظه می‌کرد، تعلیم می‌داد، شفا می‌بخشید و معجزات انجام می‌داد؛ اما هدف همه این فعالیتها واحد بود: او می‌خواست تا انسانها را با خدا آشتی دهد. شفاها و دیگر معجزات او فی نفسه هدف نبودند، بلکه نشانه‌هایی بودند بر این که او پسر خدا است؛ آنها باعث می‌شدند که مردم با توجه بیشتری به کلام او گوش فرا دهند. او نمی‌خواست به عنوان معجزه گر شناخته شود. تقریبا همیشه هنگامی که او کسی را شفا می‌داد، به او می‌گفت که در این مورد با کسی سخن نگوید. او نمی‌خواست که چشم مردم به روی نیاز روحانی شان بسته شود. هنگامی که مردم سعی می‌کردند او را ترغیب کنند تا در روستایشان باقی بماند و به شفا دادن آنها ادامه دهد، عیسی خواست آنها را نمی‌پذیرفت و پاسخ می‌داد: «مرا لازم است که به شهرهای دیگر نیز به ملکوت خدا بشارت دهم، زیرا که برای همین کار فرستاده شده‌ام » (لوقا ۴: ۴۳). کار اصلی عیسی این بود که انسان را وارد ملکوت خدا سازد. اگر کار اصلی او این بود، کار اصلی ما نیز، چه به عنوان فرد و چه به عنوان کلیسا، باید همین باشد.


در مورد هدف و یا ماموریت کلیسا، نکته‌ای دیگر نیز هست که باید ذکر کنیم: وقتی این ماموریت به کمال برسد، عیسی باز خواهد گشت و پایان جهان فرا خواهد رسید. «و به این بشارتِ ملکوت در تمام عالم موعظه خواهد شد تا بر جمیع امت‌ها شهادتی شود؛ آنگاه انتها خواهد رسید» (متی ۲۴: ۱۴).
عیسی در انتظار ما است تا انجیل را به هر قبیله و گروه فرهنگی اعلام کنیم. در دنیا اقوام و گروه‌های فرهنگی مختلفی وجود دارد. در متی ۲۴: ۱۴ و ۲۸: ۱۹ این گروهها امتها نامیده شده‌اند. تخمین زده می‌شود که هنوز ۱۰۰۰۰ گروه وجود دارد که از شهادت مستمر در مورد مسیح به زبان خودشان محرومند. وظیفه اصلی هر مسیحی این است که به گسترش انجیل مسیح در میان این گروههای فرهنگی کمک کند و نیز به تاسیس کلیسایی شهادت دهنده و گسترش یابنده در درون هر گروه فرهنگی مدد رساند. تا زمانی که این وظیفه انجام نگیرد، هدف کلیسا تحقق نیافته است و مسیح باز نخواهد گشت.


این وظیفه چقدر عظیم است؟ به خاطر رشد جمعیت، تعداد غیر مسیحیان در دنیا امروزه بیش از هر دوره تاریخی دیگر است. از سوی دیگر، امروزه بیش از هر زمان دیگری، برای انجام این وظیفه، افراد ایماندار وجود دارد. این وظیفه می‌تواند انجام شود. در سال ۱۰۰ پس از میلاد، در مقابل هر ۳۶۰ غیر مسیحی، یک مسیحی شهادت دهنده وجود داشت. در سال ۱۹۵۰ در برابر هر بیست غیر مسیحی یک مسیحی شهادت دهنده وجود داشت. امروزه برای هر هفت غیر مسیحی، یک مسیحی شهادت دهنده وجود دارد. به همین ترتیب، چیزی نمی‌گذرد که نسبت مسیحیان شهادت دهنده به غیر مسیحیان، یک به چهار خواهد بود. پس این وظیفه را می‌توان انجام داد.
هنوز در جهان دو میلیارد انسان هستند که امکان شنیدن انجیل را به شکلی مطلوب ندارند. هدف کلیسای مسیح رساندن پیام انجیل به این انسانها است. برخی مسیحیان خوانده شده‌اند تا مبشرینی به میان این انسانها بفرستند، یعنی برای تربیت ایشان دعا کنند، از ایشان حمایت نمایند و تشویقشان کنند. برخی نیز خوانده شده‌اند تا به میان این انسانها بروند. خدا هم به فرستندگان نیاز دارد و هم به روندگان. اما خواه یک مسیحی به کشورهای دور دست برود و خواه در محل زندگی‌اش بماند، به هر حال باید شاهدی برای مسیح باشد. در هر جا که خدمت کنیم، عیسی از ما همان میزان از تعهد و سر سپردگی را می‌طلبد.



:: بازدید از این مطلب : 206
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : جمعه 10 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

وعده روزانه

۴ ارتداد ایشان را شفا داده، ایشان را مجّاناً دوست خواهم داشت زیرا خشم من از ایشان برگشته است. ( هوشع فصل ۱۴)

بازتاب:

خداوند را متبارک باد که در اوج تباهی ما، به واسطه فیض خود، ما را به سوی خودش فرا خواند. ما اسفبار و نافرمان بودیم، اما او تصمیم گرفت تا ما را دوست داشته و محبت نماید. هللویا! ستایش این خداوند را که امید و وعده نجات را برای ما مهیا کرد.

 



:: بازدید از این مطلب : 171
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : جمعه 10 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل اعدام نوجوانان در ایران را محکوم کرد

میشل باشله، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، روز جمعه ۱۳ اردیبهشت اعدام دو نوجوان ۱۷ ساله در ایران را محکوم کرده و گفته است، اعدام نوجوانان و کودکان بر اساس قوانین بین المللی ممنوع است.

«محبت نیوز»- میشل باشله گفته است که مهدی سهرابی‌فر و امین صداقت در حالی اعدام شدند که کارشناسان سازمان ملل معتقدند در روند محاکمه اساسی ترین اصول تضمین کننده دادرسی عادلانه درباره آنها نقض شده است.

به نقل از رادیو اروپای آزاد، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل در بیانیه‌ای ضمن اشاره به این که با شنیدن خبر اعدام این دو نوجوان ۱۷ ساله بهت زده شده، از حکومت ایران خواسته است فورن اعدام کسانی که زمان وقوع جرم کودک یا نوجوان بوده‌اند را متوقف کند.

میشل باشله گفته است: براساس قوانین کنوانسیون بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و کنوانسیون حقوق کودک، اعدام کودکان مجرم مطلقا ممنوع است.

طبق این گزارش ایران عضو این دو کنوانسیون است.

کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل اعدام مهدی سهرابی‌فر و امین صداقت با توجه «بدرفتاری با آنها و نقص دادرسی» در جریان محاکمه آنان محکوم کرده است.

عفو بین الملل روز دوشنبه اعلام کرده بود که این دو نوجوان در سال ۹۶ هنگامی که ۱۵ سال داشتند بازداشت و «در دادگاهی ناعادلانه» به «تجاوز» متهم شدند.

بنابر همین گزارش، بر اجساد این دو نوجوان آثار شلاق دیده می‌شود که حکایت از آن دارد که پیش از دار زدن آن دو، به آنها شلاق زده شده است.

سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا هم چهارشنبه اعدام مخفیانه دو نوجوان ۱۷ ساله در شیراز را محکوم کرد.

ایران همراه با عربستان سعودی، یمن و پاکستان تنها کشورهایی هستند که اقدام به اعدام «مجرمانی» می‌کنند که در سنین زیر ۱۸ سال مرتکب جرم شده‌اند اما شمار این گونه اعدام‌ها در ایران بیش از بقیه است.

عفو بین الملل اخیرن گزارش داده است که شمار اعدام‌های ثبت‌شده در ایران در سال ۲۰۱۸دست‌کم ۲۵۳ مورد بود.

 

خبر اعدام یک نوجوان دیگر در ایران تایید شد

 

قوه قضاییه جمهوری اسلامی شهریور ماه سال گذشته جوانی به نام ابوالفضل نادری را به اتهام قتل در زندان مرکزی اراک اعدام کرده است.

 

 

«محبت نیوز»- بنا بر گزارش سازمان حقوق بشر ایران، روز ۱۱ شهریور سال ۱۳۹۷، جوانی به نام ابولفضل نادری که در ۱۶ سالگی بازداشت شده بود، در زندان مرکزی اراک به دار آویخته شد. او که خرداد ماه سال ۱۳۹۱ بازداشت شده بود، در ۲۳ سالگی اعدام شد.

 

به نقل از رادیو زمانه، نادری بارها ارتکاب قتل را انکار کرده و گفته بود زیر شکنجه مجبور به اعتراف به قتل شده است.

 

با این حساب تعداد نوجوانان اعدام شده در ایران در سال ۲۰۱۸ به هفت نفر افزایش یافت.

 

سازمان عفو بین الملل پیش از این درباره بازداشت ابوالفضل نادری گزارش کرده بود که او پس از آنکه خودکشی دوستش را به پلیس اطلاع داده، به عنوان مظنون به قتل بازداشت شده است.

 

پلیس فرضیه خودکشی را رد کرده و معتقد بود دوست ابوالفضل نادری به قتل رسیده است.

 

در نهایت شعبه یک دادگاه جنایی استان مرکزی در تاریخ ۲۲ تیر ۱۳۹۲ ابوالفضل نادری را به اتهام «قتل عمد» به قصاص نفس (اعدام)، به اتهام «نوشیدن مشروبات الکلی» به ۸۰ ضربه شلاق و به اتهام «لواط» به ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم کرد و اظهارات مکرر این نوجوان مبنی بر شکنجه شدنش در طول ۱۴ روز بازداشت در اداره آگاهی نادیده گرفته شد.

 

اتهام «لواط» به دلیل خونریزی مقعدی جسد و احتمال دخول به ابوالفضل نادری وارد شده بود اما او در دادگاه تجدید نظر از این اتهام تبرئه شد.

 

به گزارش سازمان حقوق بشر ایران این نوجوان اعدام شده در زمان برگزاری دادگاه به دلیل مشکلات مالی از حق داشتن وکیل انتخابی برخوردار نبوده و دادگاه از اعزام او به پزشکی قانونی برای تشخیص رشد عقلی مطابق ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی جدید، خودداری کرده بود.

 

در سال ۲۰۱۸ اما تنها کشوری که افراد را به دلیل انجام جرم احتمالی در سن زیر ۱۸ سال، پس از ۱۸ ساله شدن اعدام کرده است ایران بوده است.

 

جمهوری اسلامی ایران اما در حالی عنوان تنها کشور اعدام‌کننده افراد به دلیل انجام جرم در کمتر از ۱۸ سالگی را به دست آورده است که ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی، مصوب سال ۱۳۹۲ به قضات این اختیار را می‌دهد تا برای کودکانی که ماهیت جرم یا حرمت آن را ندانند و درک نکنند، حکم اعدام صادر نکنند.

 

پیمان‌نامه حقوق کودک که ایران هم از امضا کنندگان آن است اما به صراحت می‌گوید اعمال مجازات اعدام و محکومیت‌های طولانی مدت در مورد کودکان نباید اعمال شود.

 

جمهوری اسلامی ایران در قعر جدول شاخص آزادی رسانه‌ها در جهان

بر اساس بررسی‌های سازمان گزارشگران بدون مرز، وضعیت آزادی بیان در ایران و شرایط کار روزنامه‌نگاران و شهروند-خبرنگارهای ایرانی در “وضعیت سیاه” قرار دارد که بدترین شکل وضعیت آزادی بیان از نظر این سازمان است.

در شاخص آزادی رسانه‌ها در جهان، کشورها در پنج وضعیت خوب (سفید)، رضایت‌بخش (زرد)، نیمه‌دشوار (نارنجی)، دشوار (قرمز) و بسیار وخیم (سیاه) رده‌بندی شده‌اند

«محبت نیوز»- بر اساس تازه‌ترین رده‌بندی سازمان گزارشگران بدون مرز، وضعیت آزادی بیان در ایران در مقایسه با باقی کشورهای جهان و نسبت به سال گذشته میلادی، بدتر شده و ایران در سال ۲۰۱۹، با شش پله سقوط در جایگاه ۱۷۰‌ام این رده‌بندی از مجموع ۱۸۰ کشور این فهرست قرار گرفته است.

بررسی این سازمان غیردولتی که مقر آن در پاریس است، نشان می‌دهد که در یک سال گذشته وضعیت آزادی بیان در سراسر جهان بدتر شده، میزان خشونت علیه روزنامه‌نگاران بیشتر شده و تعداد کشورهایی که در آنها روزنامه‌نگاران بتوانند آزادنه فعالیت کنند، کمتر شده است.

در این رده‌بندی، نروژ برای سومین سال پیاپی در صدر فهرست قرار گرفته و از نظر سازمان گزارشگران بدون مرز، آزادترین کشور جهان برای روزنامه‌نگاران بوده است. فنلاند نیز به رده دوم صعود کرده و جای هلند را گرفته که امسال به رده چهارم سقوط کرده است.

در میان کشورهایی که از سوی این سازمان “اقتدارگرا” توصیف شده‌اند، ونزوئلا، روسیه، ویتنام، چین، ایران، عربستان، اریتره و ترکمنستان، همگی امسال وضعیتی بدتر از رده‌بندی سال قبل دارند.

در این گزارش با تأکید بر این که «ایران در ۴۰ سال گذشته یکی از سرکوبگر‌ترین حکومت‌ها را برای خبرنگاران داشته» به گزارش قبلی این سازمان اشاره کرده که بهمن‌ماه گذشته زیر عنوان «۴۰ سال دروغ» منتشر شد.

وضعیت آزادی رسانه‌ها در ۱۹ کشور به رنگ سیاه است و پس از ایران نیز نام ۱۰ کشور لائوس، عربستان سعودی، جیبوتی، سوریه، سودان، ویتنام، چین، ارتیره، کره شمالی و ترکمنستان، ذکر شده است.

 

عفو بین‌الملل: یک سوم اعدامهای جهان در ایران اجرا می‌شود

 

سازمان عفو بین‌الملل در گزارشی اعلام کرد نرخ اجرای حکم اعدام در جهان در سال ۲۰۱۸ کاهش داشته، اما یک سوم از «اعدام‌های ثبت شده در سطح جهان» در این سال در ایران اجرا شده است.

 

 

«محبت نیوز»- براساس گزارش سالانه این سازمان که امروز چهارشنبه ۲۱ فروردین منتشر شده است، تعداد اعدام در سال گذشته با گاهشی ۳۱ درصدی به پایین‌ترین میزان خود در ده سال گذشته رسیده است.

 

براساس آمار عفو بین‌الملل، چین، ایران، عربستان سعودی، ویتنام و عراق بیشترین تعداد اجرای حکم اعدام را در سال ۲۰۱۸ داشته‌اند.

 

عفو بین‌الملل اعلام کرده است که در سال گذشته میلادی در مجموع ۲۵۳ مورد اعدام در ایران اجرا شده که بیش از یک سوم کل اعدام‌های ثبت شده در جهان است.

 

اصلاح قانون مبارزه با قاچاق مواد مخدر در ایران باعث کاهش حدودا ۵۰ درصدی اجرای حکم اعدام در ایران شده است.

 

آمار تعداد اعدام‌های ثبت شده در جهان، شامل چین نمی‌شود، چرا که این کشور اطلاعات مربوط به تعداد اعدام‌های انجام شده را منتشر نمی‌کند.

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 207
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : شنبه 4 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

امام مسجدی در سوئد به ظن ایجاد تهدید امنیتی بازداشت شد

یک امام مسجد در سوئد پس از دستگیری به بازداشتگاه اداره مهاجرت فرستاده شد. گفته می‌شود این فرد به دلیل ایجاد تهدید‌های امنیتی تحت بازداشت قرار گرفته است.

فرتور آرشیوی است

«محبت نیوز»- گفته می‌شود تا کنون دو امام جماعت در بازداشتگاه‌های اداره مهاجرت سوئد به دلایل امنیتی تحت بازداشت هستند.

پلیس امنیتی حاضر نشده است که در مورد این اقدام توضیح بیشتر دهد اما پیش از این گابریل ورنستد، سخنگوی پلیس امنیتی به رادیو سوئد در یوله‌بوری گفته است که این اقدام بر اساس قوانین امور مهاجرین شده است که به پلیس اجازه می‌دهد در صورت اینکه فرد خارجی خطر امنیتی را متوجه امنیت سوئد کند مورد کنترل و بازداشت قرار گیرد.

ماگنوس رانتورپ، کارشناس تروریسم عنوان داشت :

در مورد اینکه چرا پلیس امنیتی زودتر اقدام نکرد و اینکه چه خطرهایی را ممکن است این افراد متوجه امنیت سوئد کنند، توضیح داده است.

او در ادامه می‌گوید: پلیس امنیتی دلیل اینکه چرا این فرد بازداشت شده است را بهتر می‌تواند توضیح دهد اما چنین افراد ممکن است در محیط‌هایی که افراط گرایی مذهبی ترویج می‌شود حضور داشته اند.

برخی از این افراد هواداران داعش و خلافت اسلامی هستند. به عبارت دیگر این افراد ممکن است در سازماندهی گروه‌های نقش داشته باشند که خطر امنیتی ایجاد می‌کنند.

 

پیشنهاد حصر برای اسلامگرایان تندرو و خطرناک در سوئیس

 

دولت سوئیس به قانون گذاران این کشور پیشنهاد داد برای کسانی که در فهرست مجرمان خطرناک قرار دارند مجازات حصر یا حبس خانگی وضع کنند.

 

 

«محبت نیوز»- در این پیشنهاد که روز چهارشنبه یکم خرداد به پارلمان سوئیس ارائه شد، این مجازات برای کلیه افراد تندرو و اعضا گروه‌های افراطی در نظر گرفته شده که برای امنیت سوئیس خطر بالقوه محسوب می‌شوند، حتی اگر زیر سن قانونی باشند.

 

نیکولتا دلاواله، رئیس پلیس فدرال سوئیس روز چهارشنبه با اعلام طرح جدید دولت گفت که قانون حصر افراد اگر هم‌اکنون اجرا شود تنها شامل حال «چند ده نفر» در سراسر کشور می‌شود. در چنین حالتی، گذرنامه فرد نیز برای جلوگیری از خروج او از کشور توقیف شده و در موارد شدیدتر امکان تماس با خارج از منزل به او داده نمی‌شود.

 

پیشنهاد جدید بخشی از طرح ملی دولت سوئیس برای مبارزه با خشونت و بنیادگرایی است که در سال ۲۰۱۷ مطرح شد. سوئیس تاکنون از حملات شدید اسلام گرایان که در سایر کشورها نظیر فرانسه، آلمان و بلژیک بر حذر بوده اما مقام‌های امنیتی این کشور از بیم بروز حملات تروریستی در قالب طرح ملی خود بر فعالیت صدها فرد جهادگرا نظارت دارند.

 

از ۹۲ شهروند سوئیسی شناسایی شده که از سال ۲۰۰۱ تاکنون برای پیوستن به داعش یا گروه‌های جهادی دیگر به خاورمیانه سفر کرده بودند، ۳۱ تن کشته شده و ۱۶ تن به سوئیس بازگشته‌اند.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 152
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 4 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

مشاور ویژه وزارت خارجه آمریکا: رژیم ایران به هدفگیری مسیحیان بشارتی ادامه می‌دهد

مشاور ویژه وزارت خارجه در امور اقلیت های مذهبی در خاورمیانه، جنوب و مرکز آسیا، از تداوم آزار و اذیت اقلیت ها در ایران انتقاد کرد و خواستار آن شد که جمهوری اسلامی همه زندانیان عقیدتی را فورا آزاد کرده و به آزادی مذاهب احترام بگذارد.

“ناکس تیمز” مشاور ویژه وزارت خارجه در امور اقلیت های مذهبی

«محبت نیوز»- ناکس تیمز سه شنبه ۱۰ اردیبهشت در نشست اتحادیه ضد افترا (ADL) در واشنگتن گفت که وزارت خارجه آمریکا همه موارد آزار اقلیت‌ها در ایران را مستند می‌کند؛ از حصر خانگی رهبر دراویش تا زندانی کردن نوکیشان مسیحی، محرومیت از تحصیل و کار بهائیان و ترویج دولتیِ یهودی ستیزی.

به گزارش صدای آمریکا، تیمز در این نشست به ارائه فهرستی از نقض آزادی مذهبی در جمهوری اسلامی ایران پرداخت.

او گفت: «در مورد جامعه یهودیان ایران باید گفت که، رژیم ایران فعالانه یهود ستیزی را در سیاست‌های داخلی و تلاش برای صادر کردن آن را انجام می دهد. رژیم ایران شهروندان بهایی خود را به حدی سرکوب می کند که قابل مقایسه با رفتار با این اقلیت در هیچ جای دنیا نیست. برپایه آمار، تا همین دو ماه پیش همچنان هفتاد بهایی صرفن به جرم اینکه بهایی هستند در زندان‌های ایران حبس هستند. وزارت خارجه آمریکا به طور مداوم این مسائل را مستند می کند. یعنی حملات مداوم کلامی علیه بهائیان، بستن مشاغل شان و ممانعت از دریافت خدمات ابتدایی.»

تیمز اضافه کرد که مقامات تهران برخی از مسیحیان را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند.

او گفت: «رژیم به هدفگیری مسیحیان تبشیری (بشارتی) و سنتی ادامه می‌دهد. در نوامبر و دسامبر سال گذشته ماموران امنیتی ایران تعدادی مسیحی را بازداشت کردند، از جمله بازداشت ۱۱۴ مسیحی طی یک هفته. ماموران به کلیسای خانگی آنها یورش برده زیرا نگران تبلیغ مذهبی این افراد طی ایام کریسمس بودند. برخی از این افراد همچنان در بازداشت هستند.

گرویدن از اسلام به مسیحیت در جمهوری اسلامی جرم است.

کمیسیون بین المللی آزادی مذهبی ایالات متحده آمریکا روز دوشنبه ۹ اردیبهشت جدیدترین گزارش سالانه خود را در مورد وضعیت آزادی‌های مذهبی در کشورهای مختلف جهان، از جمله در ایران، منتشر کرد. ایران به مانند سال‌های گذشته در فهرست کشورهای «مورد نگرانی ویژه» قرار داد.

 

 

جفا بر مسیحیان ایران در سال ۲۰۱۸ / ایران در فهرست ۱۰ کشور اول

بازداشت‎ها و بازجویی‎های گسترده توسط نهادهای اطلاعاتی موازی، احکام سنگین از جمله حبس‎های طولانی و تبعید برای مسیحیان به ویژه نوکیشان، وثیقه‎های سنگین، فشار و تعطیلی کلیساهای خانگی و اتهامات امنیتی از جمله برهم زدن امنیت ملی و جاسوسی برای کشورهای بیگانه بخشی از فشارهای حکومتی در ایران به مسیحیان و نوکیشان مسیحی است.

«محبت نیوز»- طبق معمول هر سال در ماه ژانویه سازمان «درهای باز» (Open Doors) گزارش سالانه خود از آزار و شکنجه مسیحیان در نقاط مختلف دنیا را منتشر کرد.
در این گزارش فهرست ۵۰ کشور خطرناک برای مسیحیان که در آن‌جا با بیشترین موارد تهدید و جفا روبرو هستند، منتشر شده است.
کره شمالی، افغانستان، سومالی، لیبی، پاکستان، سودان، اریتره، یمن، ایران، هند، سوریه، نیجریه، عراق به ترتیب در صدر کشورهایی قرار دارند که در آن‌جا مسیحیان تحت سخت‎ترین شرایط قرار دارند.
پژوهشگران این سازمان دیده‎بان ماه‎ها برای بدست آوردن این اطلاعات وقت صرف می‌کنند و گزارش‎های زیادی را درباره ظلم و ستم بر مسیحیان جهان جمع‎آوری می‌کنند.
متاسفانه فهرست امسال واقعیت‎های ناراحت کننده‌ای را نشان می‎دهد از جمله اینکه طبق بررسی‎های صورت گرفته بازداشت مسیحیان در حال افزایش است و فشار و سرکوب علیه آن‎ها شدیدتر و گسترده‌تر شده است.

طبق این گزارش بیش از ۲۴۵ میلیون نفر از مسیحیان تحت فشار و تعقیب قرار گرفتند. این میزان در سال گذشته ۲۱۵ میلیون نفر بود. همچنین گزارش‎های آماری نشان می‎دهد از هر ۹ مسیحی در جهان یک نفر در به خاطر ایمان خود مورد بازخواست قرار می‌گیرد در حالی که در سال پیش از آن این رقم یک نفر از هر ۱۲ نفر بود.
فهرستی تازه “موسسه درهای باز” که سال ۲۰۱۹ منتشر شده مربوط به آمار سال ۲۰۱۸ است. طبق این آمار در مجموع در کشورهای بالای این فهرست حدود ۴۱۳۶ مسیحی سال ۲۰۱۸ به خاطر ایمان خود کشته شدند. این یعنی به طور میانگین روزانه ۱۱ مسیحی در دنیا کشته شدند.‌
کانون جفا بر مسیحیان، خاورمیانه است. کشورهایی که عمده آن‎ها مسلمان هستند و زندگی مسیحیان بیش از همه در این منطقه تهدید می‎شود.
در بین کشورهایی که در بالای فهرست قرار دارند ایران با یک پله صعود در رده نهمین کشور دنیاست که در آن مسیحیان مورد انواع اذیت و آزار قرار می‎گیرند. جایگاه ایران سال گذشته دهم بود.
بازداشت‎ها و بازجویی‎های گسترده توسط نهادهای اطلاعاتی موازی، احکام سنگین از جمله حبس‎های طولانی و تبعید برای مسیحیان به ویژه نوکیشان، وثیقه‎های سنگین، فشار و تعطیلی کلیساهای خانگی و اتهامات امنیتی از جمله برهم زدن امنیت ملی و جاسوسی برای کشورهای بیگانه بخشی از فشارهای حکومتی در ایران به مسیحیان و نوکیشان مسیحی است.



:: بازدید از این مطلب : 219
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : شنبه 4 خرداد 1398 | نظرات ()