چو ناکس به ده کدخدایی کند/ کشاورز باید گدایی کند
دراین خاک زرخیزایران زمین / نبود جز مردمی پاک دین
همه دینشان مردی ودادبود / وزان کشورازادوابادبود
چو مهرو وفا بودخود کیششان / گنه بود، ازار کس پیششان
همه بنده ی ناب یزدان پاک / همه دل پر از این آب و خاک
پدر در پدر اریای نژاد /ز پشت فریدون نیکو نهاد
بزرگی به مردی و فرهنگ بود / گدایی در این بوم برننگ بود
کجارفت ان دانش وهوش ما / که شدمهر میهن فراموش ما
که انداخت اتش دراین بوستان /کزان سوخت جان و دل دوستان
چه کردیم کین گونه گشتیم خوار/ خردرا فکندیم این سان ز کار
نبود این چنین کشور و دین ما / کجا رفت ایین دیرین ما
به یزدان که این کشور اباد بود/ همه جای مردان ازاد بود
در این کشور ازادگی ارز داشت/ کشاورز خود خانه و مرز داشت
گرانمایه بود انکه بودی دبیر / گرامی بد ان کس که دلیر
نه دشمن در این بوم بر لانه داشت/ نه بیگانه جایی در این خانه داشت
از ان روز دشمن بما چیره گشت/ که ما را روان و خرد تیره گشت
از انروز این خانه ویرانه شد / که نان اورش مرد بیگانه شد
چو ناکس به ده کد خدایی کند/ کشاورز باید گدایی کند
:: بازدید از این مطلب : 476
|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9