آغاز نهضت پروتستان- مارتين لوتر
وضيعت کليساي کاتوليک در اواخر قرون وسطي
در اواخر قرون وسطي و پيش از آنکه مارتين لوتر اعتراضات خود را عنوان کند، اين کليسا به شکلي در آمدهبود که به زحمت ميشد در آن اثري از الگوي عهدجديد براي اعتقادات و عبادات يافت. تشکيلات عريض وطويل دربار پاپها، سلطه آنان بر پادشاهان کشورهاي اروپايي ثروت دربار پاپ که از راه اخذ مالياتهاي سنگيناز کشورهاي اروپايي حاصل ميشد، فساد اخلاقي اسقفان و کشيشان که علناً معشوقه نگه ميداشتند، فساد اداري
نظام کليسايي که باعث ميشد مقامات کليسايي علناً خريد و فروش شود، توجه به ظواهر آيينها و خالي کردن آنها از ايماني قلبي و صادقانه، سلطه و اِعمال قدرت کشيشان بر مسيحيان بهواسطه منحصر کردن خدمات کليسايي به خود، و نظاير اينها، مسيحيت را از شکل اصلياش خارج ساخته بود. فقط اسقفان و کشيشان
ميتوانستند با دعاي خود، عشاء رباني را تقديس کنند و بهعنوان بدن و خون واقعي مسيح به مسيحيان بدهند
شرکت در اين آيين بود که ميتوانست روح مسيحيان را از عذاب دوزخ نجات دهد کشيش اين اختيار را داشت کهکساني را از عشاء رباني محروم کند و به اين وسيله، روح او را محکوم به عذاب جهنم سازد. اين امر به کليسااختيار و اقتداري جادويي ميبخشيد. گويي کليسا بر سرنوشت ابدي مسيحيان اختيار و قدرت دارد. جان و مالمردم اروپا در دست کليسا بود
کشيشان معترض
مارتين لوتر نخستين کشيشي نبود که به چنين نظامي غيرکتابمقدسي اعتراض کرد. در اين ميان کشيشان وروحانيوني بودند که ايمان صادقانه و تقدس را حفظ کرده، آن را به مردم تعليم ميدادند. اما اشکال کار از سرماهي بود، نه از دُمش! عدهاي از کشيشان معترض يا در صومعهها ترک دنيا اختيار ميکردند، يا در اثراعتراضات سازشناپذير خود، از سوي دربار پاپ محکوم به مرگ ميشدند که از آن جملهاند جان ويکليفانگليسي (1330-1384)، يان هُوس اهل چک (1372-1415)، و ويليام تيندِيل 1494-1536
ظهور مارتين لوتردر چنين اوضاع و احوالي بود که مارتين لوتر در شهر کوچک آيزِلْبن آلمان در سال 1483 چشم به جهان گشود
او پس از طي تحصيلات دانشگاهي، در سال 1507 به سلک کشيشان کاتوليک پيوست و بلافاصله به تدريسالهيات در دانشگاههاي آلمان پرداخت. او به زبانهاي لاتين و يوناني و عبري تسلط يافته بود. در سال 1510 و1511 براي رسيدگي به برخي امور مذهبي، به روم سفر کرد و با مشاهده جلال و جبروت دربار پاپ و انحطاطاخلاقي و اداري آنجا منقلب و دلزده شد. در همين سال بود که او دکتراي الهيات خود را از دانشگاه ويتنبرگ
دريافت داشت. لوتر در حين تدريس الهيات و کتابمقدس در دانشگاهها، در اثر تحقيق و تدريس رسالات روميانو غلاطيان، بهتدريج به اين نتيجه رسيد که نجات تنها بهواسطه ايمان به عيسي مسيح ميسر است، نه بهواسطهاجراي آيينهاي مقدس، آنگونه که کليساي کاتوليک تعليم ميداد. همچنين او به اين نتيجه رسيد که يگانه مرجعي
که اصول اعتقادات و عبادات و روش زندگي مسيحي را تعيين ميکند، کتابمقدس است و بس. در اينجا بود کهروح منقلب او آرامش نجات را دريافت داشت. در حين اين سالهاي تنوير، لوتر هواداراني در ميان اساتيد دانشگاهو کشيشان پيدا کرد
نخستين جرقه
اما در سال 1517 اتفاقي افتاد که همچون جرقهاي بود بر مخزن بنزين. ماجرا بهطور خلاصه از اين قرار بود که
اسقف يکي از مناطق آلمان ميخواست به مقام اسقفي منطقه مجاور نيز برسد. اما اين کار از نظر قانون کليسا
ممنوع بود، مگر آنکه پاپ رضايت دهد. پاپ نيز براي موافقت با اين امر، مبلغ کلاني پول مطالبه ميکرد تاصرف هزينههاي بناي کليساي سنت پيتر بسازد که امروز نيز در واتيکان موجود است پاپ بهمنظور آنکه به آناسقف کمک کرده باشد، به او اجازه داد که اسنادي را به فروش برساند بهنام مغفرتنامه. همانطور که قبلاً گفتيميکي از آيينهاي کليساي کاتوليک، آيين توبه است. در آيين توبه، کشيش پس از شنيدن اعتراف به گناه فرد، و
پيش از اداي فرمول آمرزش ميتواند از فرد بخواهد که صدقهاي به فقرا بدهد يا روزه بگيرد يا کار خاصي انجام دهد. طبق اين آيين و مطابق تجويز پاپ، اسقف مورد بحث مجاز شد که در ازاي اداي فرمول آمرزشمغفرتنامهاي به فرد بفروشد. اين مغفرتنامه، شخص را مطمئن ميساخت که گناهانش نه فقط در اين دنيا، بلکهدر آخرت نيز آمرزيده شده است. شخص حتي ميتوانست براي بستگان متوفاي خود نيز مغفرتنامه بخرد تا مدتاقامت آنان را در برزخ، ميليونها سال کوتاه کند! بهاي اين مغفرتنامهها بستگي به ميزان ثروت فرد داشتمستمندان بهايي نميپرداختند
در تاريخ 31 اکتبر سال 1517، لوتر در اعتراض به چنين اقدامي، بيانيهاي شامل نود و پنج ماده نوشت و آن رابر سردر کليساي قصر ويتنبرگ نصب کرد. اين اعتراض لوتر صرفاً بر عليه سوء استفاده از نظام مغفرتنامههابود. اما بين سالهاي 1518 تا 1521 لوتر متقاعد شد که تنها راه براي تحول و اصلاح نظام کليسايي، جدايي ازروم و نظام کليسايي آن استمقامات مختلف کليسايي کوشيدند لوتر را از عقايدش بر گردانند يا او را خاموش سازند. به اين منظور، شوراهايمختلفي تشکيل دادند. اما لوتر شجاعانه در تمام آنها شرکت کرد و ميگفت که يگانه مرجع قابل قبول براي اوکتابمقدس است؛ هر چه که بر اساس کتابمقدس قابل اثبات نباشد، از نظر او خارج دين استچکيده عقايد لوتر
عقايد و نظرات لوتر از طريق موعظهها و نوشتههاي او خيلي سريع در ميان مردم آلمان محبوبيت يافت و زمينهرا براي جدايي کامل پيروان لوتر از کليساي کاتوليک فراهم ساخت. او پايههاي اساسي مذهب کاتوليک را رد کردطبق عقايد او، پاپ فاقد قدرت و اختيار بر زندگي روحاني و دنيايي مسيحيان بود و نميبايست در امور سياسي و
اجتماعي کشورها دخالت کند؛ او فقط کتابمقدس را حاکم بر حيات مسيحيان و کليسا ميدانست. او بر اساسعهدجديد اعتقاد داشت که همه ايمانداران کاهنان مسيح هستند و ميتوانند خودشان خادمين خود را تعيين کنند
هر ايمانداري حق دارد کتابمقدس را بخواند و درک کند و آن را تفسير نمايد. او هسته مرکزي مذهب کاتوليک راکه همانا هفت آيين مقدس باشد رد کرد و فقط قائل به دو آيين بود، يعني غسل تعميد و عشاء رباني، تنهاآيينهايي که در عهدجديد تصريح شده است. بااينحال، لوتر و يارانش به اعتقادنامههاي کليساي اوليه که بينسالهاي 325 تا 451 ميلادي تدوين شده بود پايبند بودند
از ميان خدمات لوتر بايد به نخستين ترجمه تمام کتابمقدس از زبانهاي اصلي به زبان آلماني اشاره کرد. اينامر باعث شد که زبان و دستور زبان آلماني تثبيت شود. اين ترجمه هنوز نيز در کشورهاي آلماني زبان کاربرد واعتبار دارد. او با نظام رهبانيت مخالف بود و راهبها و راهبهها را تشويق ميکرد که عهد خود را بشکنند وازدواج کنند.
عقايد و عبادات کليساي لوتري
لوتر براي کليساي نوبنياد خود آيينهاي مشخصي تهيه کرد که در ظاهر چندان تفاوتي با کليساي کاتوليک ندارد
با اين تفاوت که مريم مورد تکريم قرار نميگيرد و عناصر عشاء رباني، يعني نان و شراب، تغيير ماهيت
نميدهند بلکه فقط ماهيت بدن و خون مسيح را بر خود حمل ميکنند و به اين ترتيب، مسيحيان واقعاً در بدن و خون مسيح شريک ميشوند. کليساهاي لوتري داراي سلسله مراتب اسقفان و کشيشان و شماسان ميباشند.
کليساهاي لوتري در اين امر با ساير کليساهاي پروتستان که پيرو نظرات ژان کالوَن هستند، تفاوت دارند (در اينمورد در فصلهاي بعدي توضيح خواهيم داد). در کليساهاي لوتري، نوزادان را تعميد ميدهند و در سنين بالاتر بهعضويت کليسا تأئيد ميشوند
کليساهاي لوتري امروزه عمدتاً در کشورهاي آلمان و اسکانديناوي رواج دارند، هر چند که تقريباً در هر کشوريکليساهاي لوتري يافت ميشود. در ميان کليساهاي پروتستان، کليساي لوتري نسبت به بقيه، بهلحاظ اصولاعتقادات و آيينهاي عبادي، کمتر از کليساي کاتوليک فاصله گرفت
علل توفيق لوتر
حال ممکن است اين سؤال پيش آيد که چرا معترضين پيش از لوتر يا سکوت اختيار کردند يا محکوم به مرگشدند، حال آنکه لوتر در عنوان کردن و تثبيت اعتراض خود و ترويج عقايد خويش، عليرغم مخالفتهاي شديد
نه فقط کشته نشد، بلکه توفيق هم يافت
اين امر علل اجتماعي و فرهنگي و سياسي متعددي دارد که تشريح آنها از مجال ما خارج است. در اينجا فقط بهآنها اشاره ميکنيم
جامعه اروپا در اثر تماس با فرهنگ شرقي-اسلامي، بهدنبال جنگهاي صليبي، روح جديدي يافته بود. توجه بهزبان يوناني که زبان کلاسيک قديم بهشمار ميآمد و نيز به هنر باستاني يونان و فلسفه آن، تفکر اروپا را متحولکرده بود. همين امر باعث شده بود که عدهاي از کشيشان متفکر به مطالعه کتابمقدس به زبانهاي اصلي (عبري
و يوناني) علاقه نشان دهند. اين امر خون تازهاي به بدن فرسوده مسيحيت قرون وسطي وارد کرد و باعث شد کهتعاليم عهدجديد مورد توجه بسيار قرار گيرد. مارتين لوتر تحت تأثير همين امر، کتابمقدس را براي نخستين باراز زبانهاي اصلي به آلماني ترجمه کرد
وضع اقتصادي جامعه در اثر پيدايي طبقه متوسط متشکل از بازرگانان متحول شده بود و نظام ارباب و رعيتيضربه شديدي خورده بود. ثروت جديدي در اثر اين تجارتها وارد اروپا گرديده بود. کشف قاره آمريکا و ثروتناشي از آن براي اروپاييان را نبايد فراموش کرد
حکومتهاي محلي و ملي قدرت گرفته بودند و مايل بودند به نحوي از سلطه سياسي پاپها خارج شوند. عقايدجديد لوتر مبني بر رد سيطره پاپ، بهانه لازم را به حکام محلي آلمان، و بعد ساير کشورها داد. همين حکامبودند که لوتر را مورد پشتيباني سياسي و نظامي خود قرار دادند و مانع کشته شدن او شدندو بالاخره، نبايد از نظر دور داشت که اختراح دستگاه چاپ سبب شده بود که مردم بتوانند راحتتر و ارزانتر بهکتاب دسترسي داشته باشند و اين امر تحولي در سطح سواد جامعه و معلومات عمومي ايجاد کرد
اين علل که بهشکلي اجمالي و گذرا مورد اشاره قرار گرفت، همگي در توفيق لوتر دخيل بودند
معني اصطلاح ”پروتستان
استقرار کليساي لوتري در آلمان بدون درگيري و جنگ صورت نگرفت. هنوز بسياري از استانهاي آلمان بهمذهب کاتوليک وفادار مانده بودند شوراهايي براي رفع اختلاف تشکيل شد. در شورايي بهسال 1526 متشکل ازنمايندگان استانهاي مختلف، تصويب شد که حاکم هر استان ميتواند تصميم بگيرد که منطقه تحت نفوذش پيرومذهب کاتوليک باشد يا کليساي لوتري. اما اين تصميم در شوراي ديگري بهسال 1529 لغو شد و کاتوليکها
موفق شدند به تصويب برسانند که آلمان کشوري است کاتوليک. در اين شورا، شش حاکم مناطق لوتري ونمايندگان چهارده شهر مستقل، ”اعتراضي“ به اين مصوبه قرائت کردند. به اين شکل بود که در سال 1529 براي نخستين بار، پيروان لوتر و نهضت او پروتستان“ خوانده شدند، يعني ”اعتراضکنندگان“. کليساي لوتري
نخستين کليساي پروتستان است
بازتابهاي اقدام لوتر
اقدام لوتر و توفيق او در گسترش آراء و عقايد خود و بيرون آمدن او و پيروانش از حاکميت کليساي کاتوليکروم، جرقهاي بس نيرومند بر انبار باروتِ آمادهبهانفجار مسيحيت اواخر قرون وسطي افکند. مدت کوتاهي ازنهضت لوتر نگذشته بود که در سرزمينهاي مختلف اروپايي عَلَم مخالفت با حاکميت مذهبي روم بر پا شد و افرادمختلف در نقاط مختلف، به اظهار و ابراز عقايد و برداشتهاي متفاوت خود از مسيحيت پرداختندعلت اين امر روشن است. رُنسانس و جو انديشه آزاد که در اين دوره بر اروپا حاکم بود، مساعدکننده آزادانديشيدر همه زمينهها بود، از جمله در مذهب. هدف مارتين لوتر اين نبود که کليساي کاتوليک را از بن ريشهکن سازد
و فرقهاي نو بنا کند؛ او صرفاً خواستار اصلاحاتي در کليساي کاتوليک بود. اگر کليساي کاتوليک در آن روزگارانعطافي در مقابل نظرات لوتر و ساير کشيشاني که چندصد سال بود خواستار اصلاحاتي در برخي روشها و نحوهاداره کليسا بودند نشان ميداد، شايد امروزه وضع بهگونهاي ديگر ميبود و شاهد چنين تنوع حيرتانگيزي درمسيحيتِ پروتستان نميبوديم
يکي از شعارهاي مهم لوتر اين بود که هر کس ميتواند کتابمقدس را به زبان مادري خود بخواند و آن را درکو تفسير کند.
به همين علت بود که او براي نخستين بار، کتابمقدس را از زبانهاي اصلي به زبان آلماني ترجمهکرد. با اينکه لوتر خود معتقد به اين اصل بود، اما خود براي پيروان خود دست به تدوين اعتقادنامهاي زد که همشامل اصول اعتقادات بود و هم آيينهاي نيايش. حال شايد کسي بپرسد: ”اگر همه حق خواندن و تفسيرکتابمقدس را دارند، چرا رهبري، هر چقدر هم دانشمند و آگاه، مانند لوتر، بايد از طرف ديگران، دست به تفسيرکتابمقدس بزند تا پيروانش از آن تبعيت کنند؟ چرا اين امر را نبايد بر عهده تکتک مسيحيان گذاشت؟“ سؤالي
است بجا که بنده پاسخ آن را نيافتهاماما گويا عدهاي ديگر پاسخ آن را يافتند و هنوز نيز مييابند. از نهضت لوتر چند سالي نگذشته بود که درکشورهاي ديگر اروپايي، گروههاي مختلفي از مسيحيان از کليساي کاتوليک روم بريدند و به رهبران وانديشمندان مختلف مسيحي پيوستند. چنين انديشمنداني دقيقاً از شعار لوتر پيروي کردند که ”هر کس“ ميتواندکتابمقدس را بخواند و تفسير کند. اگر لوتر توانست، چرا ديگران نتوانند؟ لذا هنوز نهضت لوتر در آلمان داغبود که انديشمندان بزرگ ديگري در کشورهاي ديگر، اصول اعتقادات و شيوه اداره کليسايي را بهشکلي ديگرتدوين کردند، به شکلي که شباهتي به نهضت لوتر نداشت. اما همه ادعا داشتند که عقايدشان ”عيناً“ بر اساسکتابمقدس است
برجستهترين چهرهاي که در اين سالها وارد ميدان شد، متفکري بود فرانسوي به نام ژان کالوَن که در زبانانگليسي به جان کالوين معروف است. او اصولي براي اعتقادات تدوين کرد که بعدها مورد پذيرش کليساهايباپتيست و انگليکن قرار گرفت. در واقع، اغراق نيست اگر بگوييم که 90? پروتستانهاي جهان، پيرو نظراتکالوَن هستند. درضمن، اصول اعتقادي او و روشي که او براي کليسا ارائه داد، اساس پيدايي کليساهاي پرزبيتري
را گذارد
:: بازدید از این مطلب : 165
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2